S unit


اصطلاح
برق و الکترونیک
6 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
واحد S ~ واحد دلخواه شدت سيگنال که مي توان از آن همراه با دسيبل روي صفحه شدت سيگنال سنج استفاده کرد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت S unit معنی S unit معنی S unit به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک S unit در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
sunlight recorder
ثبات نور خورشيد ~ ثباتي که داراي حسگرنوري، مدار شارژ کننده ي خازن ، و شمارنده ي عمل کننده با SCR براي ثبت کردن مقدار مجموع تابش خورشيدي درمدت زمان معين است.

sunspot
لکه خورشيدي ~ لکه تاريکي روي خورشيد ، که معمولاً با طوفانهاي مغناطيسي روي زمين همراه است و روي مخابرات راديويي در بسامدهاي پايين تر تأثير مي گذارد.

sunspot cycle; solar cycle
چرخه لکه خورشيدي ؛ چرخه خورشيدي ~ زمان تناوبي در حدود 11 سال که در آن تعداد و مدت زمان لکه هاي خورشيدي از چرخه تشکيل مي گذرد و به بيشترين مقدار مي رسد ، سپس به کمترين مقدار افت مي کند.

sunspot number
تعداد لکه خورشيدي ~ تعداد پيش بيني شده لکه هاي خورشيدي در يک ماه معين .

superconducting
ابر رسانايي ~ حالت ابر رسانا هنگامي که در دماي پايين تر از آستانه بحراني ، رفتار ابر رسانايي دارد.

superconducting generator
مولد ابر رسانا ~ مولد DC که شکلي از آن متشکل از جموعه ورقهاي تخت سرب يا نئوبيم ابر رسانا که در دايره اي آرايش يافته و با سيمهاي ابر رسانا به يکديگر متصل شده اند و تا دماي نزديکي صفر مطلق بااستفاده از گاز مايع مناسب خنک مي شوند.

superconducting memory
حافظه ابر رسانا ~ حافظه ساخته شده از کراتيرونهاي چندگانه ، کراتيرونهاي پوسه- نازک ، پوسه هاي نازک ابر رسانا يا قطعات حافظه ابر رساناي ديگر . اين حافظه فقط در شرايط دمايي ابر رسانايي عمل مي کند و فقط در حين عمليات خواندن و نوشتن توان مصرف مي کند.

superconducting solenoid
سلونوييد ابر رسانا ~ سلونوييدي که از سيمهاي ابر رسانا براي توليد ميدانهاي مغناطيسي قوي استفاده مي کند.

superconducting thin film
پوسه نازک ابر رسانا ~ پوسه نازکي از اينديم ، قلع يا عمصر ابر رساناي ديگر که به صورت سوييچينگ cryogenic يا قطعه ذخيره کننده عمل مي کند ، مانند کريوترون پوسه - نازک .

superconducting transition
گذار ابر رسانا ~ گذار از حالت عادي به حالت ابر سانايي که در دماي وابسته به ميدان مغناطيسي و جنس ماده اتفاق مي افتد.