surface - acoustic - wave filter


اصطلاح
برق و الکترونیک
32 حرف
6 کلمه
معانی و توضیحات
فيلتر موج آکوستيکي سطحي ~ فيلتر تشکيل شده از زير ساخت پيزو الکتريک با سطح صيقلي که امواج آکوستيکي سطحي مي توانند در امتداد آن منتشر سوند. تراگردانهاي فلزي ورودي و خروجي در دو انتهاي مخالف سطح فعال زير ساخت قرار داده مي شوند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت surface - acoustic - wave filter معنی surface - acoustic - wave filter معنی surface - acoustic - wave filter به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک surface - acoustic - wave filter در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
surface analyzer
تحليلگر سطح ~ ابزاري که بي نظميهاي روي سطح را با حرکت دادن قلم پيکاپ بلوزي يا قطعه مشابه ديگري روي سطح و تقويت ولتاژ حاصل اندازه گيري و ثبت مي کند. ولتاژ خروجي بهنشانگر يا ثباتي داده مي شود که بي نظميهاي سطحي را تا 50000 برابر بزرگ مي کند.

surface barrier
سد سطحي ~ سد پتانسيلي ساخته شده در سطح نيمرسانا با به دام افتادن حامل ها در سطح ، سطح موثر سد به مقدار قابل توجهي در ترانزيستور اتصال نقطه اي بيشتر است .

surface - barrier detector
آشکار ساز سد سطحي ~ اشکار ساز ذرات هسته اي نيمرسانايي که پيوند يکسو ساز آن بين لايه طلاي تبخير ~ شده و سيليسيم نوع N با مقاومت بالا تشکيل مي شود . عملکرد آن شبيه به پيوند PN ~ است .

surface - barrier diode
ديود سد سطحي ~ ديودي که لايه هاي سطحي نازک آن با نشاندن پوسته هاي فلزي يا نفوذ سطحي ساخته مي شوند و به عنوان پيوند يکسو ساز عمل مي کند .

surface - charge transistor
ترانزيستور بار سطحي ~ عنصر ترانزيستوري مدار مجتمع که بر اساس کنترل کردن انتقال بارهاي الکرتيکي ذخيره شده در امتداد سطحي نيمرسانا عمل مي کند .

surface - contact rectifier
يکسو ساز اتصال - سطحي ~ يکسو سازي که سد سطحي آن به عنوان اتصال يکسو کننده عمل مي کند.

surface density
چگالي سطحي ~ تعداد در واحد سطحي هر ماده توزيع شده روي سطح .

surface duct
مجراي سطحي ~ مجراي اتمسفري که مرز پايين تر آن سطح زمين است .

surface hardening
سخت سازي سطحي ~ سخت کخردن سطح فلزي با حرارت دادن القايي سريع وخنک کردن سريع .

surface leakage
نشت سطحي ~ عبور ناخواسته جريان روي سطح نارسانا .