اگر می خواهید از صفر تا صد موضوعات مربوط به کارآفرینی را بدانید این مقاله را بخوانید تا درباره‌ی کارآفرینی :مفهوم،خصوصیات،انواع، و کارکردهای کارآفرینی و باورهای غلط درباره‌ی کارآفرینی اطلاعاتی به‌دست بیاورید.

امروزه توسعه‌ی کارآفرینی اهمیت زیادی پیدا کرده‌است، چون در توسعه‌ی اقتصادی نقش کلیدی دارد. اهداف توسعه‌ی صنعتی، رشد منطقه‌ای، و قشر کارمندان به توسعه‌ی کارآفرینی بستگی دارد.

از این رو کارآفرینان مانند بذر توسعه‌ی صنعتی هستند و میوه‌ی توسعه‌ی صنعی فرصت‌های شغلی خیلی بیش‌تر برای جوانان بی‌کار، افزایش درآمد سرانه، استاندارد زندگی بالاتر و افزایش پس‌انداز شخصی است که به صورت مالیات بر درآمد، مالیات فروش، مالیات صادرات، عوارض گمرکی صادرات، عوارض گمرکی واردات و توسعه‌ی متوازن منطقه‌ای برای دولت سودآور است. در ادامه توضیحات مفصل و کاملی از کارآفرینی :مفهوم،خصوصیات،انواع، و کارکردهای کارآفرینی آمده است.

مفهوم کارآفرینی:

معادل انگلیسی کارآفرینی واژه‌ی “entrepreneur”، از فعل فرانسوی “enterprendre” مشتق شده‌، و به معنی “به عهده گرفتن” است. این واژه به فردی اطلاق می‌شود که ریسک سرمایه‌گذاری برای کسب و کارهای جدید را “به عهده می‌گیرد”. یک کسب و کار توسط کارآفرین ساخته می‌شود. فرآیند ساختن کسب و کار، “کارآفرینی” نامیده می‌شود.

کارآفرینی فرآیند مجموعه اقدامات یک کارآفرین است، کسی که همیشه در جست و جوی چیز جدیدی است و با پذیرش ریسک و عدم قطعیت کارآفرینی، از این ایده‌ها فرصت‌هایی پرمنفعت استخراج می‌کند.

خصوصیات کارآفرینی:

کارآفرینی دارای ویژگی‌هایی است که در ادامه آمده‌است:

۱. یک فعالیت اقتصادی و پویا است:

کارآفرینی یک فعالیت اقتصادی است، چون با استفاده‌ی بهینه از منابع محدود، و با هدف خلق ارزش یا ثروت به ساخت و اجرای یک کسب و کار می‌پردازد. از آن‌جا که این فعالیت خلق ارزش مدام در میان محیط نامطمئن کسب و کار انجام می‌شود، کارآفرینی یک نیروی پویا محسوب می‌شود.

۲. با نوآوری در ارتباط است:

“کارآفرینی شامل جست و جوی مداوم ایده‌های جدید است. کارآفرینی فرد را وادار می‌کند مدام شیوه‌های فعلی عملیات کسب و کار را ارزیابی کند تا سیستم‌ها تکامل پیدا کند و به‌طور موثرتر و کارآمدتر به کار گرفته شود. به عبارت دیگر، کارآفرینی تلاش مداوم برای هم‌افزایی یا سینرژی (بهینه‌سازی عملکرد) در سازمان‌ها است.

۳. سود بالقوه:

“سود بالقوه میزان احتمالی بازده یا جبران ریسکی است که کارآفرین پذیرفته است تا یک ایده را به سرمایه‌گذاری پرخطر واقعی برای کسب و کار توسعه بدهد.” بدون سود بالقوه، تلاش‌های کارآفرین تنها یک فعالیت انتزاعی و تفریح نظری است.

۴. تحمل ریسک:

اساس کارآفرینی “اشتیاق به پذیرش ریسک” ناشی از خلق و به کارگیری ایده‌های جدید است. ایده‌های جدید همیشه آزمایشی است و ممکن است نتایج آن همیشه آنی و مثبت نباشد.

یک کارآفرین برای مشاهده‌ی به ثمر نشستن تلاش‌هایش باید صبور باشد. یک کار آفرین در طی دوره‌ی زمانی شکل‌گیری یک ایده، اجرای آن و حصول نتایج، باید ریسک را بپذیرد. اگر کارآفرین اشتیاقی به پذیرش ریسک نداشته‌باشد، کارآفرینی‌اش هرگز موفق نخواهدشد.

فرآیند کارآفرینی:

کارآفرینی یک فرآیند است، یک سفر است، نه یک مقصد؛ یک وسیله است نه یک سرانجام. تمام کارآفرینان موفق مانند بیل گیتس (شرکت مایکروسافت)، وارن بافت (شرکت هاتاوی)ریال گوردون مور (شرکت اینتل) استیو جابز (شرکت اپل کامپیوترز)، جک ولش (شرکت جنرال الکتریک)، گانشیام داز برلا، جمشیدجی تیتا و دیگران همه این فرآیند را طی کرده‌اند.

تاسیس و راه‌اندازی یک کسب و کار به سه بخش تقسیم می‌شود – امر کارآفرینی، پیشرفت، و عملیات. امر کارآفرینی به دو گام محدود می‌شود، تولید یک ایده و تهیه‌ی گزارش امکان‌پذیری. در این مقاله منحصرا فقط به این ۲ جنبه از فرآیند کارآفرینی می‌پردازیم.

فرآیند کارآفرینی

تولید ایده

جوانه زنی (شناسایی)

آماده‌سازی (توجیه عقلانی)

رشد نهفته (تصویرسازی ذهنی)

بررسی امکان‌پذیری

شفاف‌سازی (تحقق)

تایید (صحت معتبر بودن ایده)

۱. تولید ایده:

برای تولید یک ایده، فرآیند کار آفرینی باید ۳ مرحله را طی کند:

الف. جوانه‌زنی:

این مانند فرآیند بذرپاشی است، نه کاشت بذر. بیش‌تر شبیه بذرپاشی طبیعی است. بیشتر ایده‌های خلاقانه را می‌توان به علاقه‌ی یک فرد یا کنجکاوی او درباره‌ی یک مشکل خاص یا حوزه‌ی پژوهش ربط داد.

ب. آماده‌سازی:

هنگامی که بذر علاقه یا کنجکاوی آدم‌های خلاق شکل یک ایده‌ی متمرکز را به خود گرفت، آدم‌های خلاق شروع به جست و جوی پاسخ‌هایی برای مشکلات می‌کنند. مخترعان به دنبال راه‌اندازی آزمایشگاه می‌‌روند؛ طراحان به مهندسی ایده‌های محصول جدید فکر می‌کنند و بازاریاب‌ها عادت‌های خرید مصرف‌کننده را بررسی می‌کنند.

پ. رشد نهفته:

در این مرحله فرآیند کارآفرینی وارد تفکر عقلانی نیمه‌آگاهانه می‌شود. ذهن نیمه‌آگاه ایده‌های غیرمرتبط را به هم وصل می‌کند تا به وضوح برسد.

۲. بررسی امکان‌پذیری:

بررسی امکان‌پذیری به این منظور انجام می‌شود که مشخص شود یک ایده از نظر تجاری ماندگار هست یا نه.

این بررسی ۲ گام دارد:

الف. شفاف‌سازی:

بعد از تولید ایده، شفاف‌سازی مرحله‌ای است که به یک ایده به عنوان یک خلاقیت واقع‌گرایانه فکر می‌شود. مرحله‌ی شکوفا شدن ایده خیلی حساس است، چون ایده‌ها به خودی خود معنایی ندارند.

ب. تایید:

آخرین چیز این است که کاربردی و مفید بودن یک ایده به‌طور واقع‌گرایانه تایید شود. تایید یک ایده یعنی قابل اجرا بودن پیاده‌سازی یک ایده و کشف مفید بودن آن برای جامعه و کارآفرین.

اهمیت کارآفرینی:

کارآفرینی مزایای زیر را به همراه دارد.

مزایای کارآفرینی برای یک سازمان:

۱. توسعه‌ی قابلیت‌های مدیریتی:

بزرگ‌ترین اهمیت کارآفرینی در این واقعیت نهفته است که به شناسایی و توسعه‌ی قابلیت‌های مدیریتی کارآفرینان کمک می‌کند. کارآفرین یک مشکل را بررسی می‌کند، راهکارهای مختلف آن را شناسایی می‌کند، راهکارها را از لحاظ هزینه و کارایی مزیت‌ها مقایسه می‌کند، و نهایتا بهترین راهکار را انتخاب می‌کند.

این تمرین برای تقویت مهارت تصمیم‌گیری کارآفرین مفید است. در کنار آن، کارآفرین از این قابلیت‌های مدیریتی برای خلق فناوری و محصولات جدید، به جای فناوری و محصولات قدیمی استفاده می‌کند که به بالا رفتن عملکرد منجر می‌شود.

۲. ایجاد سازمان‌ها:

وقتی کارآفرینان منابع فیزیکی، انسانی و مالی را گردآوری و هماهنگ می‌کنند و به کمک مهارت‌های مدیریتی آنها را به سوی تحقق اهداف هدایت می‌کنند، کارآفرینی به ایجاد سازمان‌ها منجر می‌شود.

۳. بهبود استانداردهای زندگی:

با ایجاد سازمان‌های بهره‌ور، کارآفرینی با عرضه‌ی مجموعه‌ی گسترده‌ای از کالاها و خدمات به جامعه کمک می‌کند که به بالا رفتن استاندارهای زندگی آدم‌ها منجر می‌شود.

داشتن ماشین لوکس، رایانه، و گوشی‌های تلفن همراه، رشد سریع مراکز خرید، و غیره نشانگر بالا رفتن استانداردهای آدم‌ها است، و تمام این‌ها حاصل تلاش‌های کارآفرینان است.

۴. کارآفرینی وسیله‌ی توسعه‌ی اقتصادی است:

کارآفرینی شامل خلق و به کارگیری ایده‌های نوآورانه، به حداکثر رساندن خروجی حاصل از منابع موجود، توسعه‌ی مهارت‌های مدیریتی و غیره است، و تمام این عوامل برای توسعه‌ی اقتصادی یک کشور بسیار مهم است.

عوامل موثر بر کارآفرینی:

کارآفرینی پدیده‌ای پیچیده است که تحت تاثیر متقابل مجموعه‌ی گسترده‌ای از عوامل است.

برخی از این عوامل مهم در ادامه فهرست شده‌است:

۱. عوامل شخصیتی:

عوامل شخصیتی که به شایستگی‌های اصلی کارآفرینان تبدیل می‌شود، شامل موارد زیر است:

الف) کارآفرین پیش از دیگران دست به اقدام می‌زند (قبل از این‌که از او خواسته شود، کاری را انجام می‌دهد)

ب) بسیار فعال است (فرصت‌ها را شناسایی و از آنها استفاده می‌کند)

ج) دارای پشتکار است (سختکوشی در برابر مشکلات برای غلبه بر موانع و قانع نشدن به موفقیت‌های ابتدایی)

د) حل مشکل (ایده‌های جدید را درک می‌کند و به راه‌حل‌های نوآورانه دست می‌یابد)

ه) متقاعد کردن (متقاعد کردن مشتریان و تامین‌کنندگان مالی برای حمایت مالی از کسب و کار او، و توسعه و حفظ روابط)

و) اعتماد به نفس (تصمیم‌گیری می‌کند و به تصمیمات خود پایبند می‌ماند)

ز) انتقاد از خود (درس گرفتن از اشتباهات و تجربیات دیگران)

ح) برنامه‌ریز (اطلاعات جمع‌آوری می‌کند، یک طرح تدوین می‌کند، عملکرد را زیر نظر می‌گیرد)

ط) ریسک پذیر (ویژگی اصلی و ابتدایی)

۲. عوامل محیطی:

این عوامل به شرایطی مربوط می‌شود که کارآفرین مجبور است در آن کار کند. عوامل محیطی از قبیل اوضاع سیاسی، دستگاه قضایی، شرایط اقتصادی و اجتماعی، اوضاع بازار، و غیره تاثیر چشمگیری در رشد کارآفرینی دارد. مثلا، ثبات سیاسی در یک کشور قطعا برای فعالیت اقتصادی بی‌دردسر ضروری است.

اعتراض‌های سیاسی مکرر، اعتصاب‌های عمومی و اعتصاب‌های کوچک مانع فعالیت اقتصادی و کارآفرینی می‌شود. شیوه‌های غیرمنصفانه‌ی تجارت، سیاست‌های پولی و مالی غیرعقلانی و غیره مانعی بر سر راه رشد کارآفرینی است. سطح درآمد بالاتر مردم، تمایل به محصولات جدید و فناوری‌های پیچیده، نیاز به وسایل حمل‌ونقل و ارتباطی پرسرعت‌تر و غیره عواملی هستند که انگیزه‌ی کارآفرینی را تقویت می‌کنند.

بنابراین ترکیبی از عوامل شخصیتی و محیطی روی کارآفرینی اثرگذار است و نتایج مطلوب را برای فرد، سازمان و جامعه به‌دست می‌دهد.

انواع کارآفرینان

بسته به میزان اشتیاق افراد به خلق ایده‌های نوآورانه، می‌توان انواع زیر را برای کارآفرینان در نظر گرفت:

۱. کارآفرینان نوآور

این کارآفرینان قادر هستند به ایده‌های جدیدتر، بهتر، و اقتصادی‌تر برای سازمان، کسب و کار، و مدیریت فکر کنند. آنها رهبران کسب و کار هستند و در توسعه‌ی اقتصادی یک کشور نقش دارند.

اختراعاتی مانند ماشین‌های کوچک “نانو” توسط راتان تاتا، خرده‌فروشی سازمان‌یافته توسط کیشور بیانی، قرار دادن موبایل در دسترس عموم مردم توسط آنیل آمبانی نمونه‌هایی از کارهای کارآفرینان نوآور در هند است.

۲. کارآفرینان تقلیدکننده:

این کارآفرینان مسیری را دنبال می‌کنند که کارآفرینان نوآور نشان داده‌اند. آنها از کارآفرینان نوآور تقلید می‌کنند چون محیطی که در آن عمل می‌کنند به گونه‌ای است که به آنها اجازه نمی‌دهد ایده‌های خلاقانه و نوآورانه‌ای از خودشان داشته‌باشند.

این نوع کارآفرینان در کشورها و اوضاعی یافت می‌شوند که نشانه‌ی بارزشان ضعف پایه‌های صنعتی و نهادی است که آغاز ایده‌های نوآورانه را دشوار می‌سازد.

در کشور هند تعداد زیادی از این کارآفرینان در هر حوزه‌ای از فعالیت کسب و کاری یافت می‌شود که با تقلید از ایده‌های کارآفرینان نوآور نیازشان را به موفقیت رفع می‌کنند.

۳. کارآفرینان محتاط (Fabian):

معنی واژه‌ی فابیان در دیکشنری فردی است که به جای یک نبرد قاطع، به واسطه‌ی به تاخیر انداختن و صبر، پیروزی را جست و جو می‌کنند. کارآفرینان فابیان افرادی هستند که در تصویرسازی و پیاده‌سازی ایده‌های جدید و نوآوری‌ها زودتر از دیگران اقدام نمی‌کنند و منتظر توسعه‌ی نوآوری‌ها می‌مانند و تا زمانی که این نوآوری وجود خودشان تهدید نکند اقدامی نمی‌کنند.

۴. کارآفرینان تغییرناپذیر (Drone):

معنی واژه‌ی Drone در دیکشنری فردی است که بار زندگی‌اش را به دوش دیگران می‌اندازد. کارآفرینان تغییرناپذیر افرادی هستند که از وضع فعلی و سرعت فعالیت کسب و کاری رضایت کامل دارند و تمایلی به در دست گرفتن بازار ندارند. به عبارت دیگر، کارآفرینان تغییرناپذیر محافظه‌کارانی سرسخت، و حتی مستعد از دست دادن کسب و کار هستند.

۵. کارآفرینان اجتماعی:

کارآفرینان اجتماعی در حوزه‌های مختلف از قبیل تحصیل، سلامت، حقوق بشر، حقوق کارگران، محیط زیست، و توسعه‌ی کسب و کار، نوآوری و تحول را برمی‌انگیزند.

آن‌ها با شور و اشتیاق یک کارآفرین مقاصد رفع فقر را به عهده می‌گیرند، و با استفاده از شیوه‌های کسب و کار به خودشان جرات می‌دهند بر غلبه روش‌های سنتی غلبه، و نوآوری کنند. دکتر محمد یونس از بنگلادش، موسس گرامین بانک، نمونه‌ای از کارآفرین اجتماعی است.

کارکردهای یک کارآفرین:

کارکردهای مهمی که یک کارآفرین دارد، در ادامه فهرست شده‌است:

۱. نوآوری

کارآفرین اساسا یک فرد نوآور است که سعی دارد فناوری جدید، محصولات جدید، بازارهای جدید و غیره را توسعه دهد. نوآوری ممکن است به معنی انجام یک کار کاملا جدید، یا انجام کار فعلی به شیوه‌ای جدید باشد. یک کارآفرین از قوه‌ی خلاقیت استفاده می‌کند تا کارهای جدید انجام دهد و فرصت‌های بازار را به چنگ بیاورد. او وضعیت فعلی امور را باور ندارد و همیشه در جست و جوی تغییر است.

۲. پذیرش ریسک:

بر اساس تعریفی که برای کارآفرین ارائه شده‌است، کارآفرین ریسک‌پذیر است نه ریسک گریز. او همیشه برای پذیرش ضرر و زیان آماده‌است، که ممکن است این ضرر و زیان ناشی از ایده‌ها و پروژه‌های جدیدی باشد که به عهده می‌گیرد. این اشتیاق به پذیرش ریسک یک کارآفرین را قادر می‌سازد برای انجام کارهای جدید قبل از دیگران اقدام کند و تلاش‌هایش را پیگیری کند.

۳. تحقیق:

کارآفرین یک رویاپرداز عمل‌گرا است و قبل از قدم گذاشتن به سرمایه‌گذاری پرخطر کارهای اولیه‌ی زیادی انجام می‌دهد. به عبارت دیگر، یک کارآفرین تنها زمانی یک ایده را نهایی می‌کند که گزینه‌های مختلف را بررسی کرده‌باشد، با استفاده از تکنیک‌های مقایسه‌ای ضعف‌ها و قوت‌های هر یک را تحلیل کرده‌باشد، قابل اجرا بودن‌شان را سنجیده باشد، آنها را با یافته‌های تجربی تکمیل کرده‌باشد، و سپس بهترین گزینه را انتخاب می‌کند. آن موقع است که ایده‌اش را به مرحله‌ی اجرا می‌گذارد. از این رو انتخاب یک ایده شامل به کار بردن روش تحقیق توسط یک کارآفرین است.

۴. توسعه‌ی مهارت‌های مدیریتی

کار یک کارآفرین شامل استفاده از مهارت‌های مدیریتی است که هنگام طرح‌ریزی، سازمان‌دهی، جذب نیرو، هدایت، کنترل و هماهنگ‌سازی فعالیت‌های کسب و کار این مهارت‌ها را توسعه می‌دهد. هنگامی که کارآفرین سعی می‌کند بین سازمان‌اش و محیط توازن ایجاد کند، مهارت‌های مدیریتی‌اش بیش‌تر تقویت می‌شود.

با این حال وقتی سازمان رشد قابل توجهی دارد، یک کارآفرین می‌تواند برای مدیریت موثر عملیات کسب و کار، مدیران حرفه‌ای را استخدام کند.

۵. غلبه بر مقاومت نسبت به تغییر

معمولا آدم‌ها با نوآوری‌های جدید مخالفت می‌کنند چون این وادارشان می‌کند الگوهای رفتاری فعلی‌شان را تغییر دهند. یک کارآفرین همیشه ایده‌های جدید را در سطح خودش امتحان می‌کند.

یک کارآفرین تنها زمانی این ایده‌ها را برای بهره‌مندی دیگران در دسترس قرار می‌دهد که خودش در به کارگیری آنها موفق شده‌باشد. به این طریق کارآفرین راه را هموار می‌کند تا دیگران ایده‌هایش را بپذیرند. این بازتاب نیروی اراده، انگیزه، و انرژی کارآفرین است که به او کمک می‌کند بر مقاومت جامعه نسبت به تغییر غلبه کند.

۶. کاتالیزور توسعه‌ی اقتصادی:

یک کارآفرین به واسطه‌ی کشف روش‌های استفاده‌ی جدید از منابع فعلی و به حداکثر رساندن کاربرد این منابع، در تسریع توسعه‌ی اقتصادی نقش مهمی دارد.

برخی باورهای غلط درباره‌ی کارآفرینی:

در طول سال‌ها چند باور غلط درباره‌ی کارآفرینی رواج یافته‌است که در ادامه به آنها می‌پردازیم:

  • کارآفرینان، مانند رهبران، ذاتا این‌گونه به دنیا می‌آیند و ساخته نمی‌شوند

این باور درست نیست و علت آن ساده است، کارآفرینی مجموعه‌ای از قواعدی، شامل مدل‌ها، فرآیندها و مطالعات موردی است.

یک فرد می‌تواند با مطالعه‌ی این قواعد کارآفرینی را بیاموزد.

  • کارآفرینان دانشگاهی، و از نظر اجتماعی از جنس سایر اعضای جامعه نیستند:

دیروبای امبانی (یک کارآفرین هندی، م.) تحصیلات رسمی نداشت. بیل گیتس از دانشگاه اخراج شد. بنابراین این توصیف درباره‌ی همه صدق نمی‌کند.

تحصیلات یک کارآفرین را به کارآفرین حقیقی تبدیل می‌کند. مثلا آقای آناند ماهیندرا، آقای کومار برلا کارآفرینانی تحصیل‌کرده هستند و به همین دلیل است که قهرمان هستند.

  • یک فرد برای کارآفرین بودن فقط به پول نیاز دارد:

تامین مالی رگ حیاتی یک کسب و کار برای بقا و رشد است. اما برای ایده‌ای که وقت اجرایی شدن‌اش رسیده‌باشد، پول مشکلی نیست.

  • برای این‌که کارآفرین باشید، یک ایده‌ی فوق‌العاده تنها مولفه است:

یک ایده‌ی خوب یا فوق‌العاده باید تنها یک ایده بماند تا زمانی که ترکیب مناسب تمام منابع، از جمله مدیریت، فراهم باشد.

  • یک فرد می‌خواهد کارآفرین باشد چون رییس نداشتن فوق‌العاده است:

فقط رییس نیست که سختگیری می‌کند، حتی یک کارآفرین نیز با بازاریان، سرمایه‌گذاران، بانکی‌ها، و از همه مهم‌تر مشتریان سختگیر مواجه می‌شود.

زندگی یک کارآفرین خیلی ساده‌تر خواهدبود چون او برای خودش کار می‌کند. حقیقت این است که کار کردن برای دیگران ساده‌تر از کار کردن برای خود است. یک فرد ۲۴ ساعت در شبانه‌روز فکر می‌کند تا سرمایه‌گذاری پرخطرش موفق شود و از این رو برنامه‌ی سختی خواهدداشت.