switching regulator


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
رگوله کننده سوييچينگ ~ مدار مدوله کننده پهناي پالس با حلقه ي بسته به بار براي رگوله کردن ولتاژ خروجي که از آن در منابع تغذيه سوييچينگ و کنترل موتورها استفاده مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت switching regulator معنی switching regulator معنی switching regulator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک switching regulator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
switching time
زمان سوييچينگ ~ 1. فاصله زماني بين زمان مرجع و آخرين لحظه اي که در آن پاسخ ولتاژ لحظه اي سلول مغناطيسي به کسر معيني از مقدار قله ي رسد . 2. فاصله زماني بين زمان مرجع و اولين لحظه اي که در آن پاسخ ولتاژ مجموع لحظه اي سلول مغناطيسي به کسر معيني از مقدار قله آن مي رسد.

switching trznsistor
ترانزيستور سوييچينگ ~ ترانزيستور طراحي شده براي عملکرد سوييچينگ قطع و وصل.

switching tube
لامپ سوييچينگ ~ لامپ گازي که انرژي RF توان بالا را در مدارهاي آنتن رادار و سيستمهاي RF پالس ديگر قطع و وصل مي کند، مانند لامپهاي ATR ، per-TRو TR .

syllabic companding
فشرده سازي بخشي ~ روش فشرده سازي که در آن تغييرات بهره مؤثر يا سرعتي ايجاد مي شوند که امکان پاسخ به بخشهاي سيگنال صحبت ايجاد مي شود ولي به چرخه هاي مجزاي موج سيگنال پاسخ داده نمي شود.

symbol
نماد ~ 1. طرح کشيده شده روي نمودارها براي نشان دادن يک قطعه سامشخص کردن مشخصه ها ، کميتها با اشياء معين . 2. حرف يا خلاصه ي حروفي که روي نمودار يا در معادله يا متني براي نشان دادن کميت يا واحد اندازه گيري براي شناسايي يک شيء به کار مي رود.

symbolic address
آدرس نمادين ~ برچسبي که لغت ، تابع يا اطلاعات خاص ديگري را در روال برنامه نويسي کامپيوتري مستقل از امکان اطلاعات در داخل روال مي شناساند. آن را آدرس شناور نيز مي نامند.

symbolic coding
رمزگذاري نمادين ~ رمزگذاري بر اساس نمادهاي به جزء آدرسهاي حقيقي کامپيوتر ، براي ساده کردن برنامه نويسي در کامپيوتر .

symbolic Logic
منطق نمادين ~ منطقي که در آن نمادهاي مناسب براي محاسبه رابطه هاي عددي را براي کامپيوتر شرح مي دهند، مانند جبر بولي .

symbolic programming
برنامه نويسي نمادين ~ شيوه اي براي برنامه نويسي بر اساس نمادهاي دلخواه به جاي رمزهاي عددي و آدرسهاي پيچيده کامپيوتر اين نمادها را به زبان ماشين ترجمه مي کند.

symetrical cyclically magnetized conelition
شرايط مغناطيس شدگي چرخه اي متقارن ~ شرايط ماده مغناطيسي هنگامي که به طور چرخه اي مغناطيسي شده است و حدود هيروي مغناطيس کننده اعمال شده برابر و با علامت مخالف بوده است. در نتيجه حدود چگالي شار برابر و علامتشان مخالف يکديگر است.