synchronous detector


اصطلاح
برق و الکترونیک
20 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
اشکار ساز همزمان ~ اشکار سازي که سيگنال از بين رفته را با همزماني دقيق با حامل اوزيه در فرستند وارد مي کند . وقتي که وروردي به شاکار ساز از و و سيگنال يا حامل حذف شه با اختلاف فاز 90 دره تشکيل شده باشد ، مانند سيگنال رنگ نمايي گيرنده ي تلويزيوني زتگي ، فازحاملي را که دوباره وارد مي توان براي بازيابيهر کي از سيگنالها تنظيم کرد . بنابر اين دو اشکار ساز همزمان که حاملهاي آنها 90 درجه اختلاف فاز داشته باشد. مي توانند سيگنالهاي آنها او Q به طور جداگانه از سيگنال رنگ نمايي بدست اورند . آن را مدوله کننده همزمان مي نامند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت synchronous detector معنی synchronous detector معنی synchronous detector به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک synchronous detector در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
synchronous device
قطعه همزمان ~ قطعه اي که اطلاعات زا با همان سرعت خودش ارسال مي کند که ممکن است مطابق با سرعت قطعه ارتباطي نباشد.

Synchronous Digital Hierarchy
سلسله مراتب ديجيتال همزمان ~ استانداردهاي مخابرات راديويي ماکروويو بر اساس نيازمنديهاي ETSI, CCIT , COier .

synchronous dynamic RAM
RAM ديناميک همزمان ~ سازمان دهي ديناميکي حافظه هاي دستيابي تصادفي براي کامپيوترهاي شخصي .

synchronous gate
دريچه همزمان ~ دريچه زماني که فاصله هاي زماني خروجي آن همزمان با سيگنال ورودي است .

synchronous machine
ماشين سنکرون ~ ماشين AC که سرعت متوسط آن متناسب با بسامد ولتاژ اعمال شده يا توليد شده است .

synchronous modem
مودم همزمان ~ مودمي که از سيگنال ساعت بدست آمده از جريان داده براي همزمان سازي بيتي با داه هاي ورودي استفاده مي کند .

synchronous motor
موتور سنکرون ~ ماشين سنکروني که توان الکتروني AC را با استفاده از آهنرباهاي ميدان تحيک شده با جريان مستقيم به توان مکانيکي تبديل مي کند .

synchronous optical network
شبکه نوري همزمان ~ استاندارد ارسال داده با استفاده از شبکه تار نوري .

synchronous rectifier
يکسو کننده همزمان ~ يکسو کننده اي که اتصالهاي آن در احظات درستي براي يکسو سازي به وسيله ارتعاشگر همزمان يا کموتاتور راه اندازي شونده با کموتاتور ،باز و بسته مي شود .

synchronous shutdown
قطع تغذيه همزمان ~ مشخصه اي از منبع تغذيه امکان کامل شدن چرخه تشديد ولتاژ يا جريان قبل از قطع تغذيه فراهم مي کند .