bipolar


اصطلاح
برق و الکترونیک
7 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
دوقطبي ~ داراي دو قطب، علامت، يا جهت.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت bipolar معنی bipolar معنی bipolar به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک bipolar در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
bipolar amplifier
تقويت کننده ي دو قطبي ~ تقويت کننده اي که برحسب علامت مثبت يا منفي سيگنال ورودي سيگنال پالس خروجي توليد مي کند.

bipolar metal-oxid semiconductor bimos
نيمرساناي فلز- اکسيد دو قطبي [باي ماس] ~ ترکيبي از فن آوري دو قطبي و ماس روي يک قطعه .يک ~ تقويت کننده سيگنال نيمرسانا و فعال که داراي دو پيوند PN و NPN خواهيم داشت . بر خلاف ترانزيستور اثر ميداني که وابسته به حرکت فقط يک باربر باربرهاي مثبت ( حفره ) و منفي ( الکترون ) است .

blpolor opwer supply
منبع تغذيه دو قطبي ~ نوعي منبع تغذيه ي دي سي تنظيم شده و با دقت بالا که مي تواند هر نوع ولتاژ مثبت و منفي در محدوده ي طراحي شده را توليد کند و گذار ملايمي از يک علامت به علاتمت ديگري دارد . برخي از انواع آن را مي توان از راه دور به وسيله ي يک ولتاژ کنترلي يا مقاومت بيروني برنامه ريزي کرد .

blpotentlal cathode
کاتد دوپتانسيلي ~ نوعي کاتد که به منظور جلو گيري از گسيل الکترون در بخشهايي از کاتد واقع در زير رساناهاي شبکه و در عين حال حفظ کنترل عبور الکترونها از پنجره هاي شبکه ، از دو پتانسيل سطحي متفاوت استفاده مي کند .

blquartic
پالايه ي دو کوارتي ~ نوعي پالايه ي فعال که داراي تقويت کننده هاي عملياتي و تعدادي مقاومت و خازن براي توليد مقادير Q بي نهايت است و تنظيم بسامد مياني و باند گذار آن به راحتي انجام مي شود .

biquinary notation
نشانگذاري دوپنجي ~ نوعي سيستم نشانگذاري مخلوط که در آن اولين رقم از هر زوج رقم ، صفر يا يک واحد از پنج را مي شمارد و رقم دوم 0،1، 2، 3 يا 4 واحد را مي شمارد . بنابر اين عدد دهدهي 7 در سيستم دوپنجمي به صورت 12 ، 23 ، شکل 04121114 نشان داده مي شوند . اين سيستم ، رمز چرتکه هاي ژاپني بوده است و به شکل ...

birdie
سوت مرغي ~ صداي سوت بلندي که گاهي اوقات هنگام تنظيم گيرنده ي راديويي شنيده مي شود . علت آن ضربان ايجاد شده بين دو بسامد حامل با اختلاف تقريباً 10 کيلو متر هرتز است .

bis
بيز ، بيش ~ واژه ~ فرانسوي براي ( بيشتر ) يا ( دو باره ) که در علم رايانه به مفهوم تعميمي از استاندارد است . براي مثال 32bis ~ شامل استاندارد 7/32 به همراه برخس اصطلاحات است .

bismuth
بيسموت ~ عنصر فلزي سنگين و شکننده با عدد اتمي 83 و وزن اتمي 208/98 داراي نقطه ي ذوب پاييني ياست که براي کاربرد در کاتدها مناسب است . ترکيب آلياژي آن با ساير فلزات ، يک ماده ي ابر رسانا مي دهد .

bismuth telluride
تلوريد بيسموت ~ يک ترکيب بين فلزي که داراي توان ترموالکتريکي بالايي است .