bismuth


اصطلاح
برق و الکترونیک
7 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
بيسموت ~ عنصر فلزي سنگين و شکننده با عدد اتمي 83 و وزن اتمي 208/98 داراي نقطه ي ذوب پاييني ياست که براي کاربرد در کاتدها مناسب است . ترکيب آلياژي آن با ساير فلزات ، يک ماده ي ابر رسانا مي دهد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت bismuth معنی bismuth معنی bismuth به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک bismuth در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
bismuth telluride
تلوريد بيسموت ~ يک ترکيب بين فلزي که داراي توان ترموالکتريکي بالايي است .

bistable
دوپايا ~ نوعي ويژگي مداري که براي يک ورودي معلوم در حالت پايدار در خروجي مي دهد . مدار فليپ - فلاپ نمونه ي آن است .

bistable switching circuit
مدار قطع و وصل دو پايا ~ مدار قطع و وصل با راه اندازي داخلي که داراي دو سطح يا حالت کاري است .

bistatic radar
ررادار دو ايستگاهي ~ راداري که گيرنده ي آن در فاصله ي دوري از فرستنده قرار دارد و هر يک آنتن جداگانه اي براي خود دارند . در رادارهاي معمولي يک ايستگاهي ، فرستنده و گيرنده در يک محل واقعند .

bit
بيت ~ علامت اختصاري رقم دودويي ( binary digit ) هر بيت 0يا 1 است . بيت واحد داده ي اصلي در اکثر رايانه هاي رقمي است . هر بيت معمولاً بخشي از يک بايت يا کلمه ي داده است اما به صورت منفرد نيز براي کنترل يا نوشتن در عمليات منطقي ( قطع - وصل ) استفاده مي شود .

bit density , linear density
چگالي بيت ، چگالي خطي ~ تعداد بيتهاي ذخيره شده در واحد طول ( عموماً بيت در اينچ يا bpi ) .

bit error rate
آهنگ خطاي بيتي ~ نسبت بيتهاي خطا به کل بيتهاي دريافتي در سيتم ارسال داده .

bit interface unitBIU
واحد ميانجي بيت[ بي آي يو] ~ يک مدار عملياتي در ريزپردازنده (microprocessor) .

bit map
نقشه ي بيتي ~ الگوي بيتي ذخيره شده در حافظه ي رايانه که متناظر با الگوي پيکسلي است که بايد روي صفحه ي نمايش رايانه ظاهر شود.هرپيکسل با يک بيت نمايش داده مي شود.

bit parallel
بيت-موازي ~ ارسال همزمان بيتهاي تشکيل دهنده ي نويسه ها در مسيرهاي موازي، عملکرد آن برخلاف روش بيت متوالي است که طي آن بيتها در يک مسير و پشت سر هم ارسال مي شود.