bit interface unitBIU

bit map

نقشه ي بيتي ~ الگوي بيتي ذخيره شده در حافظه ي رايانه که متناظر با الگوي پيکسلي است که بايد روي صفحه ي نمايش رايانه ظاهر شود.هرپيکسل با يک بيت نمايش داده مي شود.

bit parallel

بيت-موازي ~ ارسال همزمان بيتهاي تشکيل دهنده ي نويسه ها در مسيرهاي موازي، عملکرد آن برخلاف روش بيت متوالي است که طي آن بيتها در يک مسير و پشت سر هم ارسال مي شود.

bit rate

سرعت بيتي ؛ آهنگ ارسال بيت ~ تعداد رقمهاي دودويي يا پالسهاي معادل آن که در واحد زمان از يک نقطه ي معين در سيستم ارسال داده عبور مي کنند.

bit reversal

بيت-وارون ~ 1. نوعي روش نشاني دهي در پردازش سيگنال که طي آن ترتيب بيتهاي يک نشاني هنگام متناسب وارونه مي شود (نظير تبديل فوريه ي سريع) 2. روش نشاني دهي در رايانه ها که طي آن ترتيب نشاني هنگام عمل محاسباتي وارونه مي شود.

bit serial

بيت-متوالي ~ ارسال پشت سر هم بيتهاي تشکيل دهنده ي نويسه ها بر خلاف روش بيت موازي که در تمام بيتها همزمان ارسال مي شوند.

bit-slice architecture

معماري دسته بيتي ~ يک مفهوم طراحي در پردازنده هاي مقسم که امکان ساخت قطعات سفارشي را از روي يک يا چند تراشه ي ريزپردازنده ي جزئي مي دهد.

bits per secondb/s,bps

بيت در ثانيه ~ واحد آهنگ يا سرعت ارسال داده ها در سيستم ارسال داده. هرچقدر مقدار b/s بيشتر باشد اطلاعات بيشتري را مي توان در زمان معين ارسال يا دريافت کرد.

black after white

سياه بعد از سفيد ~ نقصي در گيرنده هاي تلويزيوني که طي آن در امتداد حد سمت راست هر جسم سفيد روي صفحه ي تلويزيون يک خط سياه غير عادي ظاهر مي شود.همين عيب سبب مي شود که به دنبال تغيير ناگهاني از سياه به يک زمينه ي روشن تر نيز يک خط سفيد ظاهر شود.علت آن وجود ناهمرديفي در گيرنده است .

blackloody

جسم سياه ~ جاذب کامل تمام انرژي تابشي برخوردي .اين جسم انرژي انتها به صورت تابعي از دماي خود تابش مي کند.

black box

جعبه ي سياه ~ اشاره به يک مجموعه يا زير مجموعه که معمولاً به شکل مدول مداري الکترونيکي است که براي کاربرد معين بسته بندي شده است و توسط کاربر معمولي و مبدل ساز به آگاهي زياد از ساختار داخلي آن قابل جايگذاري يا برداشتن از محل خود است.