telemetry , telemetering


اصطلاح
برق و الکترونیک
24 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
دور سنجي ~ روشها و تجهيزات لازم براي دريافت داده هاي اندازه گيرزي شده ارسال از طريق سيم يا امواج راديويي از مکان دور در عمل دور سنجي شبيه به ارسال داده ها از حسگرها و تراگردانها در هواپيما ها ، موشکها يا راکتها ي آزمايشي يا کامل شده و دريافت انها در ايستگاه رديابي و کنترل ( ttc ~ ) است. شتاب ، سرعت ، دما ، فشار ، سرعت جريان ازتانک سوخت ، تنش يا کرنش و داده هاي فيريو لوژيکي از خلبانها يا خدمه نمونه هايي از متغيرهايي هستند که معمولاً اندازه گيري مي شوند . معمولاً يک سيگنال حامل رادوييي با داده هاي ارسالي اي تسهيم مي شود که با کانالها و بسامدهاي زير حامل مدوله شده است . از اين واژه در مورد بازيابي اطلاعات فني از ماهواره نيز استفاده مي شود . که از سيگنالهاي دوباره ارسال شده ازماهواره ديگري که به عنوان رله عمل مي کند، به دست مي ايد . .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت telemetry , telemetering معنی telemetry , telemetering معنی telemetry , telemetering به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک telemetry , telemetering در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
telemetry antenna
آنتن دورسنجي ~ آنتني با جهت گيرندگي بالا که معمولاً روي پايه کنترل شده با سيستم سروو نصب مي شود تا هواپيماها ، موشکها ، راکتها با سفينه هاي فضايي را از ايستگاه رديابي و کنترل ( TTC ) دور سنجي رديابي کند .

telemetry channel
کانال دورسنجي ~ بسامد زير حامل تخصيص داده شده به ارسال يک تابع دور سنجي شده در سيستم دورسنجي مالتي پلکس شده .

telemetry system , telemetering system
سيستم دور سنجي ~ تجهيزات و امکانات لازم براي انجام درو سنجي که امل گيرنده راديويي ، پردازنده داده و صفحهخ نمايشي در ايستگاه رديابي و کنترل دورسنجي ( TTC ~ ) است .

telemetry tracking and control station
ايستگاه رديابي و کنترل دور سنجي ~ ساختمان يا سر پناهي که سيستم دور سنجي در آن قرار دارد.

telephone , telephone set
تلفن ، دستگاه تلفن ~ واحد تجهيزات مخابرات تلفني که براي مکاني روي ميز با نصب به ديوار طراحي شده است . اين واحد از يک گوشي و مادول يا قسمت فرستنده / گيرنده تشکيل شده است. گوشيهاي معمولي فقط داراي ميکروفون و بلندگو با ساختار مجزا از هم هستند که با سيم رساناي انعطاف پذيري به قسمت فرستنده / گيرنده متصل ...

telephone answering machine
دستگاه پيغام گير تلفن ~ مدار الکترونيکي که با سيستم تلفن عمومي سازگار است و ترکيبي از هر دو نقطه ضبط پيغام و پاسخگويي خودکار را انجام مي دهد و دستگاه به تونهاي تلفن دريافتي پاسخ مي دهد و دستگاه ضبط نوار مغناطيسي را به کار مي اندازد . بعضي از پيغام گيرها شامل مدارهايي هستند که امکان فعال شدن آنها را ...

telephone capacitor
خازن تلفن ~ خازن کوچک ثابتي که ه طور موازي گيرنده تلفن وصل مي شود تا بسامدهاي صوتي بالاتر را اتصال کوتاه کند و در نتيجه نويز را کاهش دهد.

telephone carrier current
جريان حامل تلفن ~ جريان حامل براي مخابرات تلفني از طريق خطوط قدرت يا به دست آوردن بيش از يک کانال از يک زوج سيم.

telephone channel
کانال تلفني ~ مسير يک يا دو طرفه مناسب براي ارسال سيگنالهاي صوتي بين دو ايستگاه .

telephone circuit
مدار تلفن ~ مدار کاملي که از طريق آن جريانهاي صوتي و سيگنال دهي در سيستم تلفن بين دو مشترک تلفني در حال ارتباط با يکديگر ، منتقل مي شوند.