telephone line


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
خط تلفن ~ رساناهاي کشيده شده بين ايستگاههاي مشترکان تلفني و مرکز تلفن.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت telephone line معنی telephone line معنی telephone line به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک telephone line در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
telephone modem
مودم تلفني ~ واحد تجهيزاتي که يک يا چند مدار تلفني را مدوله و دمدوله مي کند که هر مدار شامل يک يا چند کانل تلفني است. اين واحد مي تواند شامل مدارهاي تسهيم کردن و تسهيم کردن ، تقويت کننده هاي جداگانه و منابع بسامد حامل باشد.

telephone pickup
پيکاپ تلفن ~ ميکروفون قرار داده شده در دستگاه تلفن براي دريافت صداي هر دو طرف در طول مکالمه به منظور ضبط کردن آن.

telephone relay
رله تلفن ~ رله الکترومکانيکي با اتصالهاي چندگانه ، معمولاً 4PDT ، که با ولتاژ پيچک 57 عمل مي کند و اتصالهاي آن براي سوييچ کردن ولتاژهاي تلفني مناسب هستند . امروزه از رله هاي مينياتوري با پوششهاي تخت براي نصب روي مدارهاي چاپي به طور گسترده اي استفاده مي شود.

telephone repeater
تکرار کننده تلفن ~ تکرار کننده اي که در يکي يا چند نقطه مياني در خطوط تلفني بلند قرار داده مي شود تا سيگنالهاي تلفني را تقويت کند . تکرار کننده شدت جريان خط را در سطح لازم نگه مي دارد.

telephone repeating coil
پيچک تکرار کننده تلفن ~ پيچکي در مدار تلفن براي تزويج القايي دو قسمت خط در مواردي که اتصال مستقيم مناسب نيست.

telephone retardation coil
پيچک ديرکرد تلفن ~ پيچکي در مدار تلفن که جريانهاي مستقيم را عبور مي دهد ولي امپدانس قابل توجهي در برابر جريان متناوب دارد .

telephone ring circuit
مدار زنگ تلفن ~ مدار الکترونيکي که با ارسال مجموعه اي از تونهاي توليد شده به شماره گيري انجام شده پاسخ مي دهد تا ارتباط تلفن را با تلفن شماره گيرنده نشان دهد. اين مدار جايگزين قسمت رله - الکترومکانيکي شده است که در تلفنهاي قديمي زنگي را به صدا در مي آورد.

telephone switchboard
برد سوييچ تلفن ~ برد سوييچي براي برقراري اتصال بين خطوط تلفن و مدارهاي مربوط به آنها.

telephony
تلفني ~ ارسال صحبت و صدا به فاصله دور به منظور بر قراري ارتباط مخابراتي .

telephoto lens
عدسي تله فوتو ~ عدسي داراي فاصله کانوني طولاني که به دوربين تلويزيوني امکان به دست آوردن تصويري از اجسام دور را مي دهد.