telephoto lens


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
عدسي تله فوتو ~ عدسي داراي فاصله کانوني طولاني که به دوربين تلويزيوني امکان به دست آوردن تصويري از اجسام دور را مي دهد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت telephoto lens معنی telephoto lens معنی telephoto lens به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک telephoto lens در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
teleprinter
دور چاپگر ~ دستگاه ماشين نويسي الکتريکي تلفني که مي تواند با سيگنالهاي دريافت شده از طريق خطوط تلفني فعال شود و سيگنالهاي خروجي مشابهي براي نسخه برداري ماشيني توليد کند. همچنين مي تواند دسته نوار کاغذي ، نوار کاغذي خوان يا نوار گردان مغناطيسي داشته باشد.

TELETEX
تله تکس ~ خدمات مخابراتي متني بين ايستگاههاي کاري الکترونيکي که به تدريج با گسترش شبکه ديجيتال جانشين تلکس مي شود.

TELETEXT
تله تکست ~ پخش متن و تصاوير براي گيرنده هاي تلويزيوني که با تله تکس فرق دارد.

teletypowriter
ماشين نويس تلفني ~ دستگاه ماشين نويسي الکتريکي مخصوص که سيگنالهاي الکتريکي رمز شده اي را توليد مي کند که متناظر با نويسه هاي تايپ شده دستي است و به طور خودکار پيغام را به هنگام دريافت سيگنالهاي رمز شده مشابه از دستگاه ديگر ، تايپ مي کند . اين سيگنالها مي توانند به طور مستقيم از طريق سيمهاي تلفن که ...

Teletypewriter exchange service; telex
خدمات مرکز ماشين نويسي تلفني ؛ تلکس ~ خدمات شماره گيري مستقيم نقطه به نقطه با استفاده از تجهيزات دور چاپگر . اين خدمات امکان برقراري ارتباط با کامپيوترها را نيز فراهم مي کنند.

televise
تصوير برداري تلويزيوني ~ برداشت صحنه با استفاده از دوربين تلويزيوني و تبديل آن به سيگنالهاي الکتريکي متناظر براي ارسال از ايستگاه تلويزيوني .

television
تلويزيون ~ سيستمي که تصاوير ديداري متوالي را به سيگنالهاي الکتريکي متناظر تبديل مي کند و آن سيگنالها را با امواج راديويي يا از طريق کابل به گيرنده هاي دور ارسال مي کند . گيرنده با استفاده از اين سيگنالها تصاوير اصلي را بازسازي مي کند.

television broadcast band
باند پخش تلويزيوني ~ باندي که از 54 تا 890MHz گسترش دارد . در ايالات متحده کانالهاي 6 مگاهرتزي به ايستگاههاي پخش تلويزوني اختصاص داده مي شود . اين بسامد عبارت اند از : 54 تا 72MHz ( کانالهاي 2 تا 4) ، 76 تا 88MHz ( کانالهاي 5 و 6 ) ، 174 تا 216MHz ( کانالهاي 7 تا 13 ) و 470 تا 890 ( کانالهاي 14 تا ...

television camera
دوربين تلويزيوني ~ واحد دريافتي که تصوير صحنه را به سيگنالهاي الکتريکي متناظر تبديل مي کند. عدسيهاي اپتيکي صحنه در حال تصوير برداري را روي سطح حساس به نور لامپ دوربين کانوني مي کنند . اين لامپ تصور ديداري را به اجزاي تصوير کوچک تقسيم مي کند و شدت نور هر جزء را به سيگنال الکتريکي متناظر با آن تبديل ...

television engineering
مهندسي تلويزيون ~ شاخه اي از مهندسي که به طراحي ، توليد و آزمايش تجهيزات لازم براي ارسال ودريافت برنامه هاي تلويزيوني مي پردازد.