telluric current; earth current


اصطلاح
برق و الکترونیک
31 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
جريان خاکي ؛ جريان زمين ~ جريان الکتريکي طبيعي که در زمين جاري است . جهت شدت اين جريان با ميدان مغناطيسي زمين ، فعاليتهاي خورشيدي و کهکشاني و پديده هاي کيهاني ديگر تغيير مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت telluric current; earth current معنی telluric current; earth current معنی telluric current; earth current به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک telluric current; earth current در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
tellurium
تلوريم ~ عنصري با عدد اتمي 52 و وزن اتمي 127/6 .

telnet
تل نت ~ برنامه تقليد از ترمينال که به مشترک اجازه دسترسي به کامپيوترهاي ديگر را در فعاليتهاي اينترنتي مي دهد.

TE m,n mode
مد TE m,n ~ مد انتشار موج الکتريکي عرضي در موجبر .آن را مد H m,n نيز مي نامند.

TE m,n,p mode
مد TE m,n,p ~ مد انتشار موج در کاواکي که از يک استوانه تو خالي فلزي با دو انتهاي بسته تشکيل شده است . الگوي ميدان عرضي آن شبيه مد TE m,n در موجبر استوانه اي متناظر است . حرف p تعداد تغييرات ميدان نيم تناوب در طول محور است . اين مد در کاواکهاي مستطيلي بسته نيز وجود دارد.

temprature characteristic
مشخصه دما ~ عملکرد قطعه به هنگام تغيير دما در محدوده ي معين .

temprature coefficient
ضريب دمايي ~ مقدار تغيير در هر مشخصه عملکردي قطعه در نتيجه تغيير دما که بر حسب جزء در ميليون ( تغيير ) به ازاي هر درجه ي سلسيوس ( ppm/درجهC) بيان مي شود.

temperature coefficient of capacitance
ضريب دمايي ظرفيت خازني ~ مقدار تغيير ايجاد شده در ظرفيت هز خازن يا قطعه الکترونيکي در نتيجه تغييرات دما که معمولاً بر حسب جزأ در ميليون به ازاي هر درجه سلسيوس ( ppm/درجهC) اندازه گيري مي شود.

temperatre coefficient of frequency
ضريب دمايي بسامد ~ نرخ تغييرات بسامد با دما.

temperature coefficient of linear expansion
ضريب دمايي انبساط خطي ~ مقدار تغيير ايجاد شده در هر يک از ابعاد خطي يک جامد در نتيجه تغييرات دما ، که معمولاً بر حسب جزء به ميليون به ازاي هر درجه سلسيوس اندازه گيري مي شود.

temerature coefficient of resistance
ضريب دمايي مقاومت ~ مقدار تغيير ايجاد شده در مقاومت هر قطعه ، معمولاً مقاومت يا مقاومت متغير در نتيجه تغيير دما که معمولاً بر حسب جزء در ميليون به ازاي هر درجه سلسيوس ( ppm/درجهC) اندازه گيري مي شود.