thermoelectric cooler


اصطلاح
برق و الکترونیک
21 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
خنک کننده ترموالکتريکي ~ مادول يا آرايه اي براي خنک کردن نقطه اي قطعات الکترونيکي بر اساس اثر پلتاير . اين قطعه براي خنک کردن قطعات در مدارهاي مجتمعي يا تجمع زياد قطعات مناسب است . خنک کننده ترموالکتريکي معمولاً از ماده نيمرساناي بيسموت-تلورايد با ناخالصي N يا P ساخته مي شود مادولهاي يک طبقه از لحاظ الکتريکي به طور سري و از لحاظ حرارتي به طور موازي آرايش مي يابند . به طور سري با ورقهاي سراميکي نارساناي الکتريکي و رساناي حرارتي بين آنها ساخته مي شوند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت thermoelectric cooler معنی thermoelectric cooler معنی thermoelectric cooler به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک thermoelectric cooler در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
thermoelectricity
ترموالکتريسيته ~ الکتريسيته توليد شده با عملکرد مستقيم حرارت ، مانند گرمايش نابرابر دو پيوند حرارتي در يک مدار.

thermoelectric material
ماده ترموالکتريک ~ ماده اي که مي تواند انرژي حرارتي را به انرژ ي الکتريکي تبديل کند يا از انرژي الکتريکي به طور مستقيم خنک کنندگحي به وجود آورد . تلوريد سرب ، تلوريد ژرمانيم ، تلوريد بيسموت و سولفيد سزيم ار مواد ترموالکتريک خوب هستند .

thermoelectric microrefrigerator
ريز خنک کننده ترموالکتريک ~ قطعه خنک کنندهاي که بر اساس اثر پلناير عمل مي کند و از آن در سرد کردن قطعات الکترونيکي کوچک مانند اشمار ساز هاي مادون قرمز استفاده مي شود .

thermoelectric module
مادول ترمو الکتريک ~ قطعه ~ که بر اساس اثر پلنابر براي خنک کردن نقطه اي ترانزيستورها ف اشکار سازهاي مادون قرمز و قطعات ديگر . با جريان مستقيم عمل مي کند و مي تواند کنترل دماي دقيقي را در مايعات ، جامدات و گازها انجام دهد .

rhermoelectric pyrometer
اذرسنج ترموالکتريک ~ آذر سنجي که عنصر حساس آن ترموکوبل است .

thermoelectreic series
سربهاي ترموالکتريک ~ مجموعه اي از فلزات آرايش يافته به ترتيب محدوده ي توليد ولتاژ ترموالکتريکي آنها نسبت به فلز مرجعي مانند سرب ،.

thermoelectric solar cell
سلول خورشيدي ترموالکتريک ~ سلول خورشيدي که ابتدا انر ژي خورشيدي را با ورقه اي فلزي به حرارت تبديل مي کند و سپس آن حرارت در ماده نيمرسانا قرار گحرفته بين ورقه فلزي اول و ورقه فلزي جمع آوري کننده دوم ، به الکتريسيته تبديل مي شود .

thermoelectric thermometer , thermocouple thermometer
دماسنج ترموالکتريکي ~ ، دماسنج ترموکوپلي ~ دماسنجي که پيوند اندازه گيري ترموکوپل ان در اصال حرارتي با بدن بيمار است.

thermoelectron, negative thermion
گرما الکترون ، گرمايون منفي ~ الکترون رها شده در اثر رم شدن مانند الکترونهاي رهاشده از فيلمان گرم .

thermograph
گرمانگحار ~ 1. ابزار سازنده تصوير مادون قرمز دور که عکس حرارتي را با پويش تصوير مادون قرمز دور از جسم يا صحنه ايجاد مي کند. 2. ابزاري که دماي جو را حس و اندازه گيري و ثبت مي کند .