thermoelectric thermometer , thermocouple thermometer

thermoelectron, negative thermion

گرما الکترون ، گرمايون منفي ~ الکترون رها شده در اثر رم شدن مانند الکترونهاي رهاشده از فيلمان گرم .

thermograph

گرمانگحار ~ 1. ابزار سازنده تصوير مادون قرمز دور که عکس حرارتي را با پويش تصوير مادون قرمز دور از جسم يا صحنه ايجاد مي کند. 2. ابزاري که دماي جو را حس و اندازه گيري و ثبت مي کند .

thermojunction , thermoelectric junction

پيوند حرارتي ، پيوند ترموالکتريک ~ يکي از سطوح اتصال بين دو رساناي ترموکوپل .

thermoluminescence

نورتابي حرارتي ~ روشنايي توليد شده در ماده با حرارت ملايم .

thermoluminescent dosimeter

دز سنج نورتابي حرارتي ~ دز سنجي که بر اساس اين اصل عمل مي کند که وقيي جامد تابش ديده معيني حرارت داده مي شود الکترونها يا حفره هاي به دام افتاده به حالت پايه بر مي گردند و در نتيجه نور گسيل مي کند . مقدار اين نور با لامپ نوري ضرب کننده اندازه گيري مي شود .

thermomagnetic

ترمو مغناطيس ~ واژه اي براي اشاره به اثر حرارت در ويژگيهاي مغناطيسي مواد يا اثر ميدان مغناطيسي بر توزيع دمايي در رسانا . ئ

thermometer

دماسنج ~ ابزاري که دما را اندازه مي گيرد و نشان مي دهد .

thermomilliammeter

ميلي امپر سنج حرارتي ~ امپر سنج حرارتي با محدوده کم .

thermophone

ترموفون ~ تراگردان الکتروآکوستيک که با انبساط و انقباض هواي مجاور رسانايي که دماي آن در پاسخ به جريان ورودي تغيير مي کند . امواج صدايي توليد ميکند که هر کدام شدت معلوم و دقيقي دارند از اين وسيله براي درجه بندي کردن ميکروفونها استفاده مي شود .

thermopile

ترموپيل ~ گروهي از ترموکوپلها که وقتي به طوري سري متصل مي شوند ولتاژ خروجي بالاتر و وقتي به طور موازي متصل مي شوند ، جريان خروجي بالاتري را توليد مي کنند . از ان براي اندازه گيري دما يا انرژي تابشي ، يا تبديل انرِژي تابشي به توان الکتريکي استفاده مي شود .