topside fathometer


اصطلاح
برق و الکترونیک
18 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
عمق سنج سمت بالا ~ عمق سنج نصب شده روي عرشه ي زير دريايي براي ارسال امواج صداي رو به بالا که فاصله تا سطح آب يا تا کف و سريخ سطحي را اندازه مي گيرد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت topside fathometer معنی topside fathometer معنی topside fathometer به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک topside fathometer در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
topside sounder
صداد هنده ي سمت بالا ~ صدادهنده اي که پالسهاي رادوييي کوتاهي از ماهواره رو به پايين و در جهت يونسفر ارسال مي کند و به پژواک هاي آن همزمان با جاروي بسامدي يا تغيير به بسامدهاي ثابت مختلف کوش مي کند. اين نمايونوگرام ناميده مي شود . اين دستگاه مي تواند غلظت يون وچگالي الکترون را در ~ يونسفر اندازه گير ...

toroid
چنبره ~ پيچک يا ترانسفورماتور پيچيده شده روي هسته دونات شکل . هسته هايي چنبره اي بيشترين ميدان مغناطيسي را در داخل خود با کمترين نشستي شار به خازج ، توليد مي کنند .

toroidal phase shifter
انتقال دهنده ي فاز چنبره اي ~ انتقال دهنده فاز معکوس نشدني با چنبره ي فرو مغناطيسي قرار گرفته در داخل بخش موجبر ، چنبره به تقويت کننده راه اندازي متصل سات که مي تواند پالسهاي جريان مثبت يا منفي را تغذيه کند. که ميدان مغناطيسي را براي هدايت ماده داخل چنبره به اشباع ، در حالت مثبت يا منفي ، تامين مي ...

torque
گشتاور ~ اثر دوراني روي جسم که به صورت حاصلضرب نيروي موجود در فاصله شعاعي محور دوران تا خط اعمال نيرو اندازه گيري مي شود . فاصله عمودي بازوي اهرم نيز ناميده مي شود .

torque - coil magnetometer
مغناطيس سنج پيچک - گشتاوري ~ مغناطيس سنجي که عملکرد آن بر اساس جريان معلوم در پيچک است که مي تواند در ميدان در حال اندازه گيري بگردد .

torque gradient
گراديان گشتاور ~ مقدار گشتاور ايجاد شده با همگام ساز بر درجه اختلاف زاويه اي بين روتروهاي فرستنده و گيرنده .

torque motor
موتور گشتاور ~ موتور طراحي شده براي ايجاد گشتاور به هنگام گردش کند يا کم شدن سرعت .

torr
تور ~ واحد استاندارد بين المللي جديد فشار جو يا خلا يک تور به صورت 1 هفت صدو شصتم فشار جو استاندارد تعيرف مي شود . تور با واحد ميليمتر جيوه قديمي فقط 1 جزء در 7 ميليون اختلاف دارد.

torsion galvanometer
گالونومتر پيچشي ~ گالواتومتري که نيروي بين سيستمهاي ثابت و متحرک را با زاويه اي که سرنگهدارنده سيستم متحرک بايد در آن بگردد تا سيستم متحرک را به موقعيت صفر خود بر گرداند . اندازه مي گيرد .

torsiometer
پيچش سنج ~ ابزاري که مقدار توان ارسال شونده از محور گحردان را اندازه مي گيرد . اين ابزار پيچش محور تحت بار با پيچش قطعات نصب شده روي قطعه تزويج کننده قرار گرفته بين قسمتهاي محور را اندازه مي گيرد .