transient


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
گذرا ~ جرقه بسيار کوتاه و ناگهاني ولتاژ بالا در خط نيرو که دراثر رعد و بر ق ، تخليه الکترواستاتيک يا قطع و وصل خط نيرو ايجاد مي شود . اگر امکان ورود اين جرقه به مدار الکترونيکي وجود داشته باشد مي تواند به قطعات فعال نيمرسانا و قطعات غير فعال آسيب بزند يا آنها را از بين ببرد . قطعه حفاظتي با پاسخ سريع مانند ديود زينر يا لامپ تخليه گازي به طور سري با خط AC مي تواند حالتهاي گذرا را قبل از خحسارت زدن اتصال کوتاه کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت transient معنی transient معنی transient به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک transient در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
transient analyzer
تحليلگري که حالتهاي گذرايي به شکل اضافه جهشهاي الکتروني برابر و متوالي با دامنه کوچک و شکل موج قابل تنظيم توليد مي کند . اين ولتاژ هاي گذرا را به مدار يا قطعه تحت آزمايش اعمال مي کند و شکل موجهاي خروجي حاصل را روي صفحه نمايش اسيلوسکوپ نشان مي دهد .

transient distrotion
اعوجاج گذرا ~ اعوجاج ناشي از عدم توانايي مدار در تقويت کردن خطي حالتهاي گذرا .

transient motion
حرکت گذرا ~ حرکت نوساني يا غير منظمي که به هنگام تغيير کميت به مقدار حالت پايدار ديگر به وجود مي آيد .

transient osillation
نوسان گذرا ~ نوسان موقتي که به هنگام قطع و وصل شدن در مدار ايجاد مي شود .

transient overshoot
فرا جهش گذرا ~ حد اکثر مقدار فراجهش کميتي در نتيجه تغيير ناگهاني در شرايط مدار .

transient phenomena
پديده گذرا ~ عملکردهاي تغييرات سريع که در طول فواصل زماني بين بسته شدن کليد و زمان نشست مدار در شرايط حالت پايدار اتفاق مي افتد .

transient recovery time
زمان بازيابي گذرا ~ زمان لازم براي خروجي مدار براي بازگشتن به حدود تعيين شده به دنبال تغيير پله اي در جران بار خروجي .

transient response
پاسخ گذار ~ پاسخ مدار به تغيير ناگهاني در کميت ورودي مانند تابع پله .

transient suppressor
حذف کننده حالت گذرا ~ قطعه اي که مداري را به طور خاص در برابر ولتاژ هاي اضافه جهش مخرب ، حفاظت مي کند. مانند لامپهاي تخليه گازي ( TVS ) وريستورهاي اکسيد - فلزي ( MOV ) شبکه هاي مقاومتي - خازني و ديودهاي زنر .

transistor
ترانزيستور ~ واژه ژنريک پوشش دهنده ي گروهي از قطعات حالت جامد که قادر به تقويت کردن و يا قطع و وصل کردن هستند . ترانزيستور هاي پيوندي دوقطبي ( BJT ) ~ و ترانزيستورهاي اثر ميدان )FET ) ~ دودسته اصلي ترانزيستورها هستند . BJT ~ به دو دسته NPN ,PNP , FET ها به انواع پيوندي ( JFET ) يا نيمرساناي اکسيد ف ...