transient overshoot


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
فرا جهش گذرا ~ حد اکثر مقدار فراجهش کميتي در نتيجه تغيير ناگهاني در شرايط مدار .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت transient overshoot معنی transient overshoot معنی transient overshoot به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک transient overshoot در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
transient phenomena
پديده گذرا ~ عملکردهاي تغييرات سريع که در طول فواصل زماني بين بسته شدن کليد و زمان نشست مدار در شرايط حالت پايدار اتفاق مي افتد .

transient recovery time
زمان بازيابي گذرا ~ زمان لازم براي خروجي مدار براي بازگشتن به حدود تعيين شده به دنبال تغيير پله اي در جران بار خروجي .

transient response
پاسخ گذار ~ پاسخ مدار به تغيير ناگهاني در کميت ورودي مانند تابع پله .

transient suppressor
حذف کننده حالت گذرا ~ قطعه اي که مداري را به طور خاص در برابر ولتاژ هاي اضافه جهش مخرب ، حفاظت مي کند. مانند لامپهاي تخليه گازي ( TVS ) وريستورهاي اکسيد - فلزي ( MOV ) شبکه هاي مقاومتي - خازني و ديودهاي زنر .

transistor
ترانزيستور ~ واژه ژنريک پوشش دهنده ي گروهي از قطعات حالت جامد که قادر به تقويت کردن و يا قطع و وصل کردن هستند . ترانزيستور هاي پيوندي دوقطبي ( BJT ) ~ و ترانزيستورهاي اثر ميدان )FET ) ~ دودسته اصلي ترانزيستورها هستند . BJT ~ به دو دسته NPN ,PNP , FET ها به انواع پيوندي ( JFET ) يا نيمرساناي اکسيد ف ...

transistor amplifier
تقويت کننده ~ ترانزيستوري ~ تقويت کننده اي با يک يا چند ترانزيستور که تقويت قابل مقايسه اي با لامپهاي الکتروني انجام مي دهد . در تقويت کننده ترانزيستوري کلاس A عملکرد در ناحيه خطي مشخصه کلکتور است .در کلاس B تقويت فقط در طول نيم سيکل از هر سيکنال از هر سيگنال ورودي انجام مي شود. در کلاس AB ، جريان ...

transistor-coupled logic
منطق ترانزيستوري - تزويجي ~ شکلي از منطق مدار مجتمع که مي تواند با بيسها و کلکتورهاي مشترک براي تزويج چندگانه اميتر به کار رود .

transistorized
ترانزيستوري شده ~ مدار ساخته شده با ترانزيستورها به جاي لامپهاي الکتروني .

transistorized DC motor
موتور DC ترانزيستوري شده ~ 1. موتور AC معمولي که با مبدل AC/DC ترانزيستوري شده راه اندازي مي شود . 2. موتور DC که در آن ترانزيستورها به جاي کموتاتورهاي معمولي براي کموتاسيون جريان قرار گرفته اند .

transistor symbol
نماد ترانزيستور ~ نماد شماتيکي که ترانزيستوري را در نمودار مدار نشان مي دهد . بيس با خط مستقيمي با زاويه عمود به بار نشان داده مي شود . خط کلکتور ،بيس را با زاويه عمود به بار زاويه اي قطع مي کند و پيکان ندارد . خط اميتر پيکاني دارد که در ترانزيستور PNP به سوي بيس و در ترانزيستور NPN به خلاف جهت بيس ...