transmission


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
انتقال ،ارسال ~ فرايند انتقال سيگنال ،پيام ،تصوير رياليا شکل ديگري از اطلاعات از يک مکان به يک يا جند مکان ديگر با کابل تار نوري ،خطوط سيمي، راديو،نور،باريکه هاي مادون قرمز يا سيستم هاي مخابراتي ديگر .2 . پيام سيگنال يا شکل ديگري از اطلاعات ارسال شونده . 3. نسبت شار نوري ارسال شده در محيط به شار نوري تابيده بر آن . ارسال مي تواند به صورت بخشي يا طيفي باشد . آن را ارسال کنندگي نيز مي نامند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت transmission معنی transmission معنی transmission به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک transmission در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
transmission band
باند ارسال ~ محدوده ي بسامدي بالاي بسامد قطع در موجبر ،يا محدوده ي بسامد مفيد قابل مقايسه براي هر خط انتقال ،مدار يا قطعه .

transmission coefficient
ضريب ارسال ~ نسبت انرژي ارسالي به انرژي تابيده ،يا کميت ديگري در ناپيوستگي در محيط انتقال .براي امواج صدا،آن را ضريب ارسال صدا مي نامند .

transmission control protocol / Internet protocol
قرارداد کنترل ارسال / قرار داد اينترنت ~ قرار داده شبکه سازي که به کامپيوترها يا شبکه ها امکان همکاري متقابل را در اينترنت ميدهد .

transmission electrol microscope
ميکروسکوپ ارسال الکتروني ~ ميکروسکوپي که در آن به جاي نور مرئي در ميکروسکوپ معمولي از باريکه هاي الکتروني استفاده مي شود . باريکه هاي الکتروني با پيچکهاي الکترومغناطيسي ساخته مي شوند که عملکردي مانند عملکرد عدسيهاي شيشه اي روي نور دارند . فيلماني منبع باريکه الکتروني ولتاژ بالا است که داخل مجموعه ا ...

transmission grating
توري ارسال ~ توري پراش ساخته شده روي پايه شفاف به طوري که تابش به جاي منعکس شدن از روي آن از توري عبور کند.

transmission level
سطح انتقال ~ نسبت توان سيگنال در هر نقطه در سيستم انتقال به توان سيگنال در بعضي نقاط سيستم که به عنوان مرجع انتخاب شده اند و برحسب دسي بل بيان مي شود ~ بالاتر يا پايين تراز اين حد نمي تواند به مقدار قابل توجهي از محيط معيني عبور کند.

transmission line
خط انتقال ~ موجبر،کابل هم محور، کابل تار توري، زوج سيم به هم تابيده يا سيستم ديگري از رساناها که انرژي سيگنال را به طور مؤثر از مکاني به مکان ديگر منتقل مي کند .

transmission- line coupler
تزويجگر خط انتقال ~ تزويجگري که امکان عبور انرژي الکتريکي را در هر دو جهت بين خطوط انتقال متعادل و نامتعادل فراهم مي کند.

transmission- line trap
تله ي خط انتقال ~ تله ي تداخل که مي توان آن را روي گيرنده هاي تلويزيوني نصب کرد تاتداخل هاي FM ~ و انئاع ديگر را که از آنتن تلويزيون در محدوده ي 40 تا 170 مگاهرتز دريافت مي شوند به حداقل برساند. اين تله از ابل رساناي دوتايي به طول 11 cm ~ تشکيل مي شود که يک طرف ان اتصال کوتاه شده است و طرف ديگر آن ...

transmission loss
تلفات انتقال ~ 1. نسبت توان ~ در يک نقطه از سيستم انتقال به توان در نقطه اي دورتر در امتداد خط انتاقل ، که معمولاً بر حسب دسي بل بيان ميشود . 2. توان حقيقي که در انتقال سيگنال از يک نقطه به نقطه ديگر در محيط يا خط انتقال از بين مي رود .