vapor phase soldering ; vapor-phase soldering reflow


اصطلاح
برق و الکترونیک
52 حرف
7 کلمه
معانی و توضیحات
لحيم کاري فاز بخار ؛ لحيم کاري ذوب مجدد فاز بخار ~ شيوه اي براي لحيم کاري ذوب مجدد قطعات الکترونيکي به برد مدار ، که بيشتر درروش نصب سطحي ( SMT ) به کار مي رود . قطعاتي که پايه هاي آنها با لحيم زود گذار قلع- سرب پوشيده شده است ، روي بردي که محل پايه هاي قطعات آن نيز به طريق مشابهي از پيش آماده شده است قرار داده مي شوند. مجموعه در محفظه لحيم کاري بخار قرار مي گيرد و حرارت 215 درجه سلسيوس يا ( 419 درجه فارنهايت ) ناشي از مايع هيدروکربن ترکيب شده با فلوئور سبب ذوب شدن لحيم و اتصال قطعات به برد مي شود . دماي ذوب محفظه به دقت با نقطه ي جوش مايع کنترل مي شود. در بعضي از سيستم ها از پوششي از بخار ثانويه براي کاهش تلفات تبخير در بخار اوليه استفاده مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت vapor phase soldering ; vapor-phase soldering reflow معنی vapor phase soldering ; vapor-phase soldering reflow معنی vapor phase soldering ; vapor-phase soldering reflow به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک vapor phase soldering ; vapor-phase soldering reflow در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
vapor pressure
فشار بخار ~ فشار بخار مايع محبوس شده مانند فشار بخار جيوه در لامپ يکسوساز بخار جيوه .

var
وار ~ نام ونمادي در سيستم بين المللي واحدهاي ( SI ) براي ولت آمپر راکتيو ، واحد توان راکتيو .

varactor; varactor diode
ورکتور ؛ ديودورکتور ~ ديودنيمرساناي PN که ظرفيت خازني آن با اعمال ولتاژ تغيير مي کند . اين قطعه ، عنصر تنظيم کننده اي با رآکتانس متغيير در مدارهاي نوسان ساز ، تقويت کننده و تقويت کننده هاي پارامتري است .

variable
متغير ~ کميتي که مي تواند مقادير معلوم و مجازاي بسياري داشته باشد.

variable-area track
شيار با سطح متغير ~ شيار صداي تقسيم شده ي عرضي به سطوح کدر و شفاف . خط مرز واضح بين اين نواحي متناظر با شکل موج سيگنال ضبط شده است .

variable attenuator
تضعيف کننده متغير ~ تضعيف کننده اي که شدت سيگنال AC را به طور پيوسته يا پله اي ، بدون ايجاد اعوجاج قابل توجه در آن ، با استفاده از تطبيق امپدانس ثابت ، کاهش مي دهد.

variable -capacitance pickup ;FM pickup
پيکاپ خازن - متغير ؛پيکاپ FM ~ پيکاپ گرمافوني که سوزن آن تغييراتي در ظرفيت خازني بوجود مي آورد . که مي تواند بسامد نوسان ساز را مدوله کند . سيگنال خروجي نوسان ساز در آشکار ساز به ولتاژ صوتي تبديل مي شود .

variable -capacitance transducer
تراگردان خازن متغير ~ تراگرداني که پارامتر يا تغييرات پارامتري را با تغييرات خازني اندازه مي گيرد .

variable capacitor
خازن متغير ~ خازني که مي توان ظرفيت آن را با حرکت دادن يکي ~ از مجموعه صفحات فلزي آن نسبت به مجموعه ثابت ، تغيير داد . خازن تنظيم نمونه اي از خازن متغير است .

variable coupling
تزويچ متغير ~ تزويج القايي که مي تواند با حرکت دادن يک پيچک نسبت به پيچک ديگر تغيير کند .