variable - depth sonar


اصطلاح
برق و الکترونیک
22 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
سونار عمق متغير ~ سيستم سونار ~ ضد دريايي نصب شونده در کشتي که آرايه تراردان منتشر کننده و دريافت کننده آن در داخل محفظه ي اژدر شکل نصب مي شود که در زير آب و به دنبال کشتي يدک کشديه مي شود . اين دستاه با کابل آزادي از قرقره بزري در عرشه کشتي ضد زير دريايي کشيده مي شود که ~ با چرخاندن قرقره به جاي خود بر ميگردد . محفظه VDS براي شناور شدن در عمقي تنظيم مي شود که در آن اثرات لايه هاي حرارتي در دريا به حداقل مي رسد و به اندازه کافي از کشتي فاصله مي گيرد . تا تداخل آن با ماشينهاي داخلي و نويز پرتو پروانه ي کشتي که مي تواند روي دريافت سونار اثر بگذارد . حداقل شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت variable - depth sonar معنی variable - depth sonar معنی variable - depth sonar به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک variable - depth sonar در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
variable - erase recording
ضبط با پاک شدن متغير ~ ضبط کردن روي نوار مغناطيسي با پاک کردن انتخابي سيگنال از پيش ضبط شده .

variable - focal - fength lens
عدسي ~ با طول کانوني متغير ~ سيستم عدسي در دوربين تلويزيوني که طول کانوني آن را مي توان به طور پيوسته ، به هنگام استفاده و همزمان ، حفظ کانوني بودن دقيق با ديافراگم ثابت تغيير داد تا تاثير حرکت تدريجي دوربين را به سوي سوژه تداعي کند . عدسيهاي زوم کننده نمونه هيي از اين سيستم هستند .

variable - frequency oscillator
نوسان ساز بسامد - متغير ~ نوسان سازي که بسامد ان مي تواند در محدوده ي معيني تغيير کند .

variable - gain multiplier
ضرب کننده بهره - متغير ~ ضرب کننده اي که در آن يک متغير از تقويت کننده اي مي گذرد که بهره آن با متغير ديگر ~ کنترل مي شود . خروجي چنين تقويت کننده اي متناسب با حاصلضرب لازم است .

variable inductance
اندکتانس متغير ~ پيچکي که مقدار اندوکتانس آن را مي توان تغيير داد .

variable - inductance pickup
پيکاپ اندوکتانس - متغير ~ پيکاپ گرامافوني که اساس عملکرد آن بر اندوکتانس متغير است .

variable - inductancc transducer
تراگردان اندوکتانس - متغير ~ تراگرداني که ولتاژ خروجي آن تابعي از تغييرات عنصري با اندوکتانس متغير است .

variable- iris waveguide coupler
تزويجگر موجبر ايريس - متغير ~ قطعه ريز موجي که موجبر را به کاواک ~ ورودي يا خروجي کايسترون تزويج مي کند. اين قطعه امکان تنظيم تطبيق را در محدوده ي تنظيم گسترده اي بدون استفاده از تنظيم کننده هاي زايده اي با بخشهاي تطبيق فراهم مي کند.

variable - mu tube
لامپ ميو - متغير ~ لامپ الکتروني که ضريب تقويت آن با ولتاژ شبکه کنترل به صورت از پيش تعيين شده تغيير مي کند . اين مشخصه با استفاده از فاصله متغير بين سيمهاي شبکه در امتداد طول آن به دست ~ مي آيد . به طوري که با باياس منفي بسيار زيادي در شبکه نياز است تا جريان آند به طور کامل سد شود .

variable - reluctance microphone , magnetic micropnone , reluctance microphone
ميکروفون رلاکتانس - متغير و ميکروفون مغناطيسي ، ميکروفون رالاکتانسي مدار مغناطيسي است .