vertical linearity control

اطلاعات بیشتر واژه

اصطلاح
برق و الکترونیک
26 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
کنترل خطي بودن عمودي ~ کنترل خطي بودن که امکان کم يا زياد کردن ارتفاع تصوير ~ را در نيمه بالايي صفحه نمايش لامپ تصوير تلويزيوني فراهم مي کند و تصوير را در جهت عمودي خطي مي کند ، به طوري که اجسام دايره روي به صورت واقعي به نظر آيند اين کنترل معمولاً در پشت گيرنده نصب مي شود .
مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت vertical linearity control معنی vertical linearity control معنی vertical linearity control به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک vertical linearity control در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
vertically polarized wave
موج قطبي شده عمودي ~ موج قطبي شده ي خطي که در آن بردار ميدان الکتريکي عمودي است .

vertical polarezation
قطبي ساز عمودي ~ ارسال امواج راديويي به گونه اي که خطوط نيروي الکتريکي عمودي باشند ، در حالي که خطوط نيروي مغناطيسي افقي هستند ، با اين روش قطبي سازي انتن هاي دو قطبي فرستنده و گيرنده در صفحه عمود قرار مي گيرند .

vertical quarter - wave stub
استاب ربع موج عمودي ~ آنتني با تکه عمودي که طول الکتريکي آن يک چهارم طول موج است و معمولاً با صفحه زمين در پايه استاب به کار مي رود .

vertical radiator
تابنده عمودي ~ انتن فرستنده اي که عمود بر زمين است .

vertical resolution , vertical definition
قدرت تفکيک عمودي ؛ وضوح عمودي ~ تعداد محدود خطوط افقي ، سياه و سفيد متناوب ، که مي توانند در تصاوير باز سازي شده الگوي آزمون در تلويزيون و فکس ديده شوند . قدرت تفکيک عمودي ابتدا با تعدادخطوط عمودي مورد استفاده در پويش ثابت مي شود.

video display terminal
پايانه نمايش تصوير ~ پايانه ي ورودي / خروجي (I/O ) کامپيوتري با صفحه نمايش CRT و صفحه کليدي که با کامپيوتر ميزبان راه دور در ارتباط است اين دستگاه تله پرينتر را به صورت پايانه ي I/O جايگزين مي کند VDT هاي اوليه ريز پردازنده نداشتند . اما انواع جديدتر شامل ريز پردازنده هايي براي پردازش داده ها و متن ...

video frequency
بسامد تصويري ~ يکي از بسامدهاي که در خروجي دوربين تلويزيوني به هنگام پويش تصوير وجود دارد و مقدار آن مي تواند بين تقريباً 0 تا 4mHz باشد .

video-frequency amplifier
تقويت کننده بسامد تصويري ~ تقويت کننده اي که قادر به تقويت همه محدوده بسامدهايي است که نمايش ديداري را در تلويزيون ، فکس يا رادار در بر مي گيرد.

video gain control
کنترل بهره تصوير ~ کنترلي که بهره تقويت کننده تصوير را با تغيير شدت پژواکها روي صفحه نمايش PPI رادار ، تنظيم مي کند تا بيشترين کنتراست را بين پژواکهاي مطلوب و آشوبهاي نامطلوب ايجاد کند.

video game
بازي ويدئويي ~ 1. بازي الکترونيکي که مي توان آن را به تلويزيون وصل کرد يا در داخل آن ساخت ، تا از صفحه نمايش تلويزيون به عنوان محيط بازي يا نمايش حرکت بازيکنان و توپ ، امتيازها يا کارهاي ديگري که براي بازي ، مسابقه ، يا هر نوع فعاليت ديگر با کنترل از راه دور يک يا چند بازيگر ، انجام مي شود ، استفاد ...