video-frequency amplifier

video gain control

کنترل بهره تصوير ~ کنترلي که بهره تقويت کننده تصوير را با تغيير شدت پژواکها روي صفحه نمايش PPI رادار ، تنظيم مي کند تا بيشترين کنتراست را بين پژواکهاي مطلوب و آشوبهاي نامطلوب ايجاد کند.

video game

بازي ويدئويي ~ 1. بازي الکترونيکي که مي توان آن را به تلويزيون وصل کرد يا در داخل آن ساخت ، تا از صفحه نمايش تلويزيون به عنوان محيط بازي يا نمايش حرکت بازيکنان و توپ ، امتيازها يا کارهاي ديگري که براي بازي ، مسابقه ، يا هر نوع فعاليت ديگر با کنترل از راه دور يک يا چند بازيگر ، انجام مي شود ، استفاد ...

video graphics array

آرايه گرافيکي تصويري ~ برد مداري براي کامپيوترهاي شخصي با مونيتور رنگي که سازگار با استانداردهاي IBM هستند . اين برد سيگنال رنگي قرمز ، سبز و آبي ( RGB ) را توليد مي کند که امکان نمايش 64 سطح رنگي را بوجود مي آورد . در هر بار امکان نمايش 256 ترکيب از 262144 ترکيب رنگ مختلف وجوددارد. نويسه ها در سلو ...

video integration

تجمع تصوير ~ روش به کار گيري سيگنالهاي تکرار شونده يا چندتايي براي بهتر کردن نسبت سيگنال به نويز خروجي با جمع کردن سيگنالهاي تصوير متوالي .

video mixer

مخلوط کننده تصوير ~ مخلوط کننده اي که سيگنالهاي خروجي دو يا چند دوربين تلويزيوني را مخلوط مي کند.

video player

دستگاه پخش ويدئو ~ واژه عامي براي اشاره به دستگاههاي ضبط/ پخش تصوير آنالوگ که دستگاه ضبط کاست ويدئو ( VCR) نيز ناميده مي شود يا ضبط ديسک ديجيتال که معمولاً دستگاهي تجاري براي تجهيزات استوديو صوتي است.

video recording

ضبط تصوير ~ ضبط اطلاعاتي که داراي پهناي باندي بيش از 500KHz است مانند سيگنال تلويزيوني يا راداري .

video signal

سيگنال تصوير ~ سيگنالي که حاوي اطلاعات ديداري متناوب همراه با پلسهاي محو و همزماني است . مانند سيگنال تصوير در سيستم تلويزيون يا رادار .

videotape

نوار ويدئو ~ نوار مغناطيسي براي ضبط سيگنالهاي تصوير برنامه هاي تلويزيوني .

videotape recording

ضبط نوار ويدئو ~ روش ضبط سيگنالهاي تصوير تلويزيوني براي پخش مجدد برنامه هاي تلويزيوني .