visibility factor


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
عامل رويت پذيري ~ نسبت حداقل توان ورودي سيگنال قابل اشکار سازي با ابزار ايده آلي که به خروجي گيرنده متصل است به حداقل توان سيگنال قابل آشکارسازي با عملگر انساني از طريق صفحه نمايش متصل به همان گيرنده .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت visibility factor معنی visibility factor معنی visibility factor به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک visibility factor در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
visual angle
زاويه ديد ~ گام بين عناصر تصوير ( پيکسلها ) تقسيم بر فاصله ديد و تبديل آن به قوس بر حسب دقيقه .

visual-aural range
محدوده بينايي - شنوايي ~ محدوده راديويي VHF که مسيري را براي نمايش به خلبان روي نشانگر چپ و راست با مرکز صفر و مسير ديگري را ، در زاويه عمود نسبت به اولي ، به شکل سيگنالهاي شنوايي A-N محدوده راديويي ايجاد مي کند. هر يک از نشانگر ها را مي توان براي برطرف کردن نقاط مبهم ديگري به کار برد.

visnal carrier frequency
بسامد حامل ديداري ~ بسامد حامل تلويزيوني که با اطلاعات تصوير مدوله مي شود.

visual flight rules
قواعد پرواز ديداري ~ تنظيمهايي که پرواز هواپيما را هنگامي که ديد تا ارتفاع معيني خوب است کنترل مي کند.

visual radio range
محدوده راديويي ديداري ~ هر نوع امکانات تعيين محدوده اي که مرز آن با ابزارهاي ديداري و بدون استفاده از دريافت راديويي تعيين مي شود.

visual signal
سيگنال ديداري ~ بخش تصويري سيگنال تلويزيوني .

visual transmitter; picture transmitter
فرستنده ديداري ؛ فرستنده تصوير ~ تجهيزات راديويي که بخش تصويري برنامه تلويزيوني را ارسال مي کنند . فرستنده هاي ديداري و شنيداري همراه با يکديگر فرستنده تلويزيوني ناميده مي شوند.

visual transmitter power
توان فرستنده ديداري ~ حداکثر خروجي توان به هنگام ارسال سيگنال تلويزيوني استاندارد.

VMOS vertical metal-oxide simiconductor
نيمرساناي اکسيد فلزي عمودي ~ فناوري MOS که در آن چهار لايه در سيليسيم نفوذ داده مي شوند و يک شيار V شکل براي کنترل دقيق عمق لايه ها در آن زدوده مي شود . سپس فلز روي دي اکسيد سيليسيم در شيار نشانده مي شود تا الکترود گيت را تشکيل دهد. اکنون اين فناوري منسوخ شده است.

vocoder
وکودر ~ وسيله اي که سيگنال صحبت ترکيب شده توليد مي کند.