videocassette


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
کاست ويدئو ~ بسته پلاستيکي تخت مستطيلي شکل ، حاوي دو چرخک نوار ( باز شونده و جمع شونده) و يک نوار مغناطيسي از آلياژ کبالت به پهناي يک دوم in که در هنگام ضبط ،برگردان و پخش بين دو چرخک جا به جا مي شود . سيگنالهاي صدا و کنترل به طور خطي در لبه ها ضبط مي شوند ولي سيگنال تصوير در شيارهاي موربي که حامل اطلاعات براي يک قاب تصوير تلويزيوني است ،ضبط مي شوند . اين کاست مي تواند بسامدهايي بيش از 4MHz را ضبط کند . کاست در دستگاه ضبط و پخش ويدئو قرار داده مي شود ؛دستگاه نوار را بيرون کشيده آن را روي غلتک ها و استوانه هد گردان با زاويه اي براي ضبط مارپيچي قرار مي دهد . ابعاد کاست رايج براي VHS (سيستم ويدئويي خانگي) در حدود 7 و سه هشتم ضربدر 4ضربدر 1 اينچ است و با سرعت 580m/s ضبط مي شوند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت videocassette معنی videocassette معنی videocassette به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک videocassette در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
videocassette recorder
دستگاه ضبط کاست ويدئو (ويدئو ) ~ دستگاه ضبط تصوير الکترونيکي مورد مصرف عمومي که مي تواند برنامه هاي زنده ي تلويزيوني را روي نوار کاست ويدئو براي پخش مجدد ضبط کند . همچنين مي تواند کاستهاي از پيش ضبط شده اي را از وقايع شخصي (ضبط شده با دوربين فيلمبرداري ) ،فيلمهاي سينمايي تجاري يا فيلمهاي تلويزيوني ...

video circuit
مدار تصوير ~ مدار باند پهن،حامل سيگنالهايي که مي توانند به تصاوير تلويزيوني تبديل شوند .

video compression
فشرده سازي تصوير ~ شيوه اي که براي غلبه بر محدوديت هاي ارسال سيگنالهاي تصوير به وجود آمده اند . بازدهي آن براساس تکراري بودن داده ها و غير خطي بودن بينايي انسان است .

video correlator
همبسته ساز تصوير ~ مدار راداري که قابليت آشکار سازي خودکار هدف را افزايش مي دهد ،داده هايي براي رسم ديجيتال هدف توليد مي کند و ايمني در برابر نويز ،تداخل و همهمه را بهبود مي بخشد .

video data digital processing
پردازش ديجيتال داده هاي تصوير ~ پردازش ديجيتال سيگنالهاي تصوير ارسال شده روي ارتباط تلويزيوني براي بهتر کردن کيفيت تصوير با کاهش اثرات نويز و اعوجاج . کامپيوتر هر خط پويش شده را با خطوط مجاور مقايسه مي کند و تغييرات بيش از حد ناشي از تداخل هاي الکترومغناطيسي را حذف مي کند .

video detector
آشکار ساز تصوير ~ آشکار سازي که سيگنالهاي IF تصوير را در گيرنده تلويزيون دمدوله مي کند .

voice frequency; speech frequency
بسامد صدا ؛ بسامد صحبت ~ بسامد شنيداري در محدوده لازم براي ارسال صحبت با کيفيت تجاري از حدود 300 تا 3400Hz .

voice-frequency carrer telegraphy
تلگراف حامل بسامد صدايي ~ تلگراف حاملي که در آن جريانهاي مدوله شده روي کانال تلفني با بسامد - صدا ارسال مي شوند.

voice-grade line
خط رده صدا ~ خط تلفن شماره گيري عمومي که داراي پهناي باندي از 300 تا 3400Hz است که براي داده هاي ديجيتال صحبت تا سرعتهاي حدود 2400b/s لازم است .

voice multiplexing
مالتي پلکس کردن صدا ~ فشرده سازي دويا چند ( معمولاً چهار ) مکالمه تلفني همزمان به يک کانال رده صدا به طوري که براي شنوندگان غير قابل تشخيص باشد . اين کار با ديجيتال سازي صدا انجام مي شود.