boot

اطلاعات بیشتر واژه

نوع کلمه: اصطلاح

دسته بندی: برق و الکترونیک

تعداد حروف: 4 حرف

تعداد کلمه: 1 کلمه

معانی و توضیحات

روکش لاستيکي ؛ خود راه اندازي ؛ بوت ~ 1. يک لايه ي پلاستيکي يا لاستيکي محافظ و انعطاف پذير که بخشهاي مختلف سيم ،کابل، يا رابطها را مي پوشاند. ~ 2. شوع به کار يک رايانه از طريق بار کردن يک برنامه از محيط ذخيره کننده ي بيروني نظير ديسک يا نوار به حافظه ي دروني . اين کار ابتدا از طريق بار کردن برنامه ي کوچکي که هدف آن خواندن برنامه هاي بزرگتر است، صورت مي گيرد . به برنامه گفته مي شود که « خودش را توسط بند پوتينهايش به داخل بکشد» و اين منشأ عبارت « روش بند پوتيني » و « خود راه اندازي » است.

مشاوره شغلی تلفنی

پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید

حمایت مالی

اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی

برچسب ها

شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت boot معنی boot معنی boot به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک boot در برق و الکترونیک

واژه های مرتبط

بند پوتين ؛ خود راه انداز ~ دستورالعمل رمزي خاص که در ابتداي برنامه ي رايانه اي موجب نصب شدن خود برنامه در رايانه مي شود.

bootstrap circuit

مدار بند پوتيني ~ تقويت کننده ي يک طبقه که بار خروجي آن بين سرمنفي تغذيه ي درين يا کلکتور و سورس يا اميتر قرار مي گيرد. ولتاژ سيگنال بين گيت و سورس يا بيس واميتر اعمال مي شود. اشاره به عمل « بند پوتيني » در باياس گيت که در آن ولتاژ منبع ورودي نسبت به زمين به ميزان سيگنال خروجي تغيير مي کند.

bootstrap driver

راه انداز بند پوتيني ~ مداري که پالس مربعي براي راه اندازي لامپ مدوله ساز رادار توليد مي کند. مدت پالس به وسيله ي خط شکل دهنده ي پالس تعيين مي شود. علت نامگذاري اين مدار اين است که ولتاژ دو طرف خط تشکيل پالس همزمان با ولتاژ پالس خروجي بالا مي رود ، اما اختلاف نسبي آنها ( در دو طرف خط ) تحت تأثير اف ...

bootstrapped sawtooth generator

مولد موج دندانه اره اي بند پوتيني ~ مداري که به روش بند پوتيني يک شکل موج دنده اره اي مثبت و بسيار خطي توليد مي کند.

روش بند پوتيني ~ مداري براي بالا کشيدن مدار مولد نسبت به زمين به کمک ولتاژي که از سيگنال خروجي خودش گرفته مي شود.

ترازبندي ~ همترازي اوليه ي سيستم آنتن ريزموج يا رادار جهت دار به کمک روشهاي نوري يا با استفاده از هدف ثابت در محل معين .

boresight tower

برج ترازبندي ~ برجي که روي آن يک هدف مرئي و يک آنتن تغذيه شده از مولد سيگنال نصب شده اند از اين هدفها براي همترازي موازي محور الکتريکي آنتن گيرنده و محور نوري تلسکوپ نصب شده روي آن استفاده مي شود.

بر [ بي] ~ عنصري با عدد اتمي 5 و وزن اتمي 10/8 که به عنوان آلاينده پذيرنده ( acceptor) براي تشکيل سيليکين نوع p استفاده ني شود. بر ، همچنين يکي از اجزاي سازنده ي مواد ابررساناست و اکسيد آن در هنگام رشد بلور مذاب در مقابل اکسايش حفاظت مي کند.

بورشت ~ سر واژه اي براي باتري ، اضافه ولتاژ ، زنگ ، نظارت ، آميخته ( کدک) ، آزمايش ؛ مجموعه عملياتي هستند که در يک مرکز تلفن توسط خط مشترک انجام مي گيرد.

شمش بلور ~ بلور خالصي که از سيليکين يا ساير مواد نيمرسانا که به صورت مصنوعي با چرخاندن يک دانه ي بلوري کوچک و همزمان بيرون کشيدن آهسته ي آن از ماده ي مذاب در کوره تشکيل مي شود. ساختار اتمي به دست آمده به صورت تک بلوري است. براي قطعات نيمرسانا ، برشها ي دايره اي از شمش تهيه مي شود که به نوبه ي خود ت ...