watt


اصطلاح
برق و الکترونیک
4 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
وات ~ واحد SI توان الکتريکي که در يک ثانيه ، انرژي را يک ژول افزايش مي دهد درمدار DC توان بر حسب وات برابر است با حاصلضرب ولتاژ در جريان . در مدار AC ، توان حقيقي برابر است با حاصلضرب ولتاژ مؤثر در جريان مؤثر که در ضريب توان مدار ضرب مي وشود . هر اسب بخار 746 وات است. نام آن از مخترع اسکاتلندي ، جيمز وات ( 1819- 1736) گرفته شده است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت watt معنی watt معنی watt به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک watt در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
wattage rating
وات مجاز ~ مقدار مجازي که بيان کننده حداکثر تواني است که قطعه به طور پيوسته و ايمن بپيذيرد .

watthour
ولت ساعت ~ واحد عملي انرژي الکتريکي برابر با توان 1W ~ که به طور پيوسته در 1h جذب شده باشد . يک کيلووات ساعت برابر است با 1000Wh است .

watthour meter
وات ساعت سنج ~ سنجه اي که توان مصرفي خانه ، دفتر يا کارخانه را براي صدور قبض برق ؛ اندازه گيري و ثبت مي کند. اين توان سنج داراي يک هسته سه قطبي با دو مجموعه سيم پيچي است . يک سيم پيچ در دو سر خطAC و دو سيم پيچ ديگر به طور سري با خط قرار دارند. يک ديسک آلومينيمي آزاد ، بين قطبها مي گردد . واکنش شار ...

wattmeter
وات سنج ~ سنجه اي که توان الکتريکي را بر حسب وات اندازه مي گيرد.

watt per stradian
وات در استراديان ~ واحد SI شدت تابش .

wattsecond
وات ثانيه ~ مقدار انرژي الکتريکي متناظر با عملکرد 1W در يک ثانيه . يک وات ثانيه برابر با 1j است .

wave
موج ~ اختشاش منتشر شونده اي که شدت آن در هر نقطه از محيط تابعي از زمان و شدت آن در يک نقطه معين تابعي از موقعيت آن است. موج مي تواند الکتريکي ، الکترومغناطيسي ، آکوستيکي يا مکانيکي باشد.

wave amplitude
دامنه موج ~ مقدار بيشينه تغيير از صفر مشخصه موج .

wave analyze
تحليلگر موج ~ ابزاري که دامنه بسامد مؤلفه هاي مختلف موج جريان يا ولتاژ مختلط را اندازه مي گيرد.

wave angle
زاويه موج ~ جهت و ارتفاع زاويه اي که درآن موج راديويي به آنتن گيرنده مي رسد يا آنتن فرستنده را ترک مي ~ کند.