wire-grid lens antenna

wire guidance

هدايت سيمي ~ کنترل موشک يا اژدر هدايت شونده با ارسال سيگنالهاي کنترل از طريق سيمهايي که با موشک يا اژدر کشيده مي شود.

wireless

بي سيم ~ واژه ي بريتانيايي براي راديو.

wireless LAN

LAN بي سيم ~ شبکه ي محلي ( LAN) که ارتباط آن با سيگنالهاي بسامد - راديويي يا مادن قرمز به جاي کابلهاي هم محور يا زوج سيم برقرار مي شود.

wireless stereo headphones

هدفون استريو بي سيم ~ هدفون استريويي که شامل گيرنده راديويي در داخل خود است اين هدفون سيگنالهاي استريو و تلويزيون را در بسامد حدود 900 MHz دريافت مي کند تا امکان شنيدن را در فاصله اي حدود 4m يا ( 150ft ) از فرستنده ي متصل به سيستم استريو يا گيرنده ي تلويزيوني فراهم کند.

wirephoto

عکس سيمي ~ 1. عکس ارسال شده از طريق سيم به گيرنده فکس 2. Facsimile .

wire recorder

ثبات سيمي ~ ثبات مغناطيسي که داده ها را روي حلقه سيمي فولادي زنگ نزن با قطر 0/1mm يا ( 0/004in ) به جاي نوار مغناطيسي ثبت مي کند. امروزه اين شيوه در حوضه ثبت منسوخ شده است .

wire stripper

سيم لخت کن ~ ابزار دستي يا ماشيني طراحي شده براي برش و برداشتن نارسانا در فاصله از قبل مشخص شده اي از انتهاي نارسانا دار بدون صدمه زدن به سيم خشک يا رشته اي داخل آن.

wiretap

انشعاب سيم ~ اتصال مخفيانه به خط تلفن ، خط مخابراتي داخلي اداره يا سيستم سيمي ديگر براي نظارت بر مکالمه ها و فعاليت هاي داخل اتاق از مکان دور و بدون اطلاع افراد تحت مراقبت که مي تواند به صورت قانوني يا غير قانوني انجام شود.

wirewound resitor

مقاومت سيمي ~ مقاومتي که عنصر مقاومتي آن از سيم يا نواري با مقاومت بالا ، معمولاً نيکروم ، است که وي هسته نارسانايي پيچيده شده است .

wirewound rheostat

رئوستاي سيم پيچيده ~ رئوستايي با اتصال لغزان که روي قسمت بدون پوششي از سيم مقاومت پيچيده شده روي هسته نارسانا حرکت مي کند.