wire recorder


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ثبات سيمي ~ ثبات مغناطيسي که داده ها را روي حلقه سيمي فولادي زنگ نزن با قطر 0/1mm يا ( 0/004in ) به جاي نوار مغناطيسي ثبت مي کند. امروزه اين شيوه در حوضه ثبت منسوخ شده است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت wire recorder معنی wire recorder معنی wire recorder به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک wire recorder در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
wire stripper
سيم لخت کن ~ ابزار دستي يا ماشيني طراحي شده براي برش و برداشتن نارسانا در فاصله از قبل مشخص شده اي از انتهاي نارسانا دار بدون صدمه زدن به سيم خشک يا رشته اي داخل آن.

wiretap
انشعاب سيم ~ اتصال مخفيانه به خط تلفن ، خط مخابراتي داخلي اداره يا سيستم سيمي ديگر براي نظارت بر مکالمه ها و فعاليت هاي داخل اتاق از مکان دور و بدون اطلاع افراد تحت مراقبت که مي تواند به صورت قانوني يا غير قانوني انجام شود.

wirewound resitor
مقاومت سيمي ~ مقاومتي که عنصر مقاومتي آن از سيم يا نواري با مقاومت بالا ، معمولاً نيکروم ، است که وي هسته نارسانايي پيچيده شده است .

wirewound rheostat
رئوستاي سيم پيچيده ~ رئوستايي با اتصال لغزان که روي قسمت بدون پوششي از سيم مقاومت پيچيده شده روي هسته نارسانا حرکت مي کند.

wire-wrap connection; solderless wiapped connection; wrapped connection
اتصال سيم - پيچ داده ؛ اتصال پيچ داده ي بي لحيم ؛ اتصال پيچ داده ~ اتصال بدون لحيم کاري که با پيچيدن چند دور سيم رسانا شده به دور پايه اي با سطح مقطع مربعي ، تحت فشار و با استفاده از ابزار دستي يا برقي ايجاد مي شود. فشار عايق سيم را باز مي کندو اتصال بين سيم و پايه بر قرار مي شود.

wire-wrap pin
پايه سيم -پيچ دادني ~ پايه اي با سطح مقطع مربعي و گشه هاي تيز که مي توان با استفاده از ابزار اتصال سيم - پيچي را با آن برقرار کرد . انتهاي سيم چندين بار با فشار به دور پايه پيچيده مي شود ، تا اتصالهاي الکتريکي بر قرار شود .

wiring harness
مهار سيم بندي ~ آرايه اي از رساناهاي عاغيق شده که با بست فلزي يا نوار پلاستيکي يا بستهاي ديگر به يکديگر بسته شده اند . اين کار معمولاً بر حسب نياز و براي تجهيزات يا سيستمهاي خاص بر حسب نياز انجام مي شود .

withstand voltage
ولتاژ ايستادگي ~ حداکثر ولتاژي که مي توان بين مدارها يا قطعات ،بدون ايجاد شکست دي الکتريکي ، اعمال کرد .

worfram
ولف رم ~ واژه اي براي تنگستن در خارج از ايالات متحده ~ .

woofer
ووفر؛ بم - بلند گو ~ بلند گوي بزرگي که بسامدهاي شنيداري پايين را در سطوح توان نسبتاً بالا بازسازي مي کند و معمولاً آن را در ترکيبي با شبکه ي تقاطعي و بلندگوهاي بسامد بالايي به نام تويتر يا زير -بلندگو به کار مي برند .