acoustic sounding

acoustic spectrograph

طيف نگار آکوستيکي ~ نوع طيف نگار که با استفاده ار امواج صوتي با بسامدهاي مختلف ويژگيهاي انتقال و بازتاب لايه هاي گرمايي در اقيانوس و زندگي ابزيان را مورد مطالعه قرار مي دهد .

acoustic stiffness

سفتي آکوستيکي ~ کميتي که اگر بر 2 الاندا برابر بسامد تقسيم شود و راکتانس آکوستيکي مرتبط با انرژي پتانسيل يک محيط صوتي را نتيجه مي دهد . واحد آن دين بر سانتيمتر به توان پنج است . وارون سفتي آکوستيکي ، تن دهي اکوستيکي است .

acoustic surveillance

شنود آکوستيکي ~ کاربرد ابزارهاي بر گيري ، تقويت ، ويا ارسال صوت به منظور کسب اطلاعات از منابع صوتي دشمن .

acoustic transmission system

سيستم ارسال آکوستيکي ~ مجموعه اي از اجزاي طراحي شده براي ارسال صوت .

acoustic treafment

ترميم آکوستيکي ~ استفاده از مواد جذب کننده صوت براي حذف يا کاهش پژواک و طنين اندازي در يک محيط بسته .

acoustic wave , elastic wave

موج آکوستيکي ، موج کشسان ~ موج کشسان غير الکترومغناطيسي که بسامد ان در گستره ي گيگاهرتز است . يک نوع آن موج آکوستيکي سطحي است که روي سطح مشترک بين دو محيط ( نظير يک بلور پيزوالکتريک و هوا ) حرکت مي کند . نوع ديگر ، موج آکوستيکي حجمي يا کپه اي است که در درون ماده سير ميکند ( نظير خط تاخير کوارتز )

acoustic wave amplifier

تقويت کننده ي موج آکوستيکي ~ تقويت کننده اي شامل يک قطعه ي نيمرسانا که باربرهاي ان با موج آکوستيکي منتشر شده در ماده ي پيزو الکتريک تزويج مي شوند و عمل تقويت را انجام مي دهند.

acoustic-wave filter

پالايه ي موج آکوستيکي ~ پايايه اي که امواج صوتي با بسامدهاي مختلف را جدا مي کند .

acoustic well logging

بررسي آکوستيکي چاه ~ استفاده از امواج صوتي براي تعيين عمق و ساير ويژگيهاي چاه يا سطح مايع در چاه .

acoustoelectric effect,electroacoustic effect

اثز آکوستوالکتريکي ، اثر الکتروآکوستيکي ~ توليد ولتاژ(( دي سي)) در يک نيمرسانا يا فلز توسط موج آکوستيکي که موازي با سطح ماده حرکت ميکند .