breakpoint instruction


اصطلاح
برق و الکترونیک
22 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
دستورالعمل نقطه ي وقفه ~ دستورالعملي که موجب توقف رايانه يا انتقال کنترل به برنامه ي ديگر جهت نظارت بر پيشرفت برنامه ي متوقف شده مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت breakpoint instruction معنی breakpoint instruction معنی breakpoint instruction به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک breakpoint instruction در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
break point switch
کليد نقطه ي وقفه ~ يک کليد دستي که عمل مشروط در نقاط وقفه را کنترل مي کند.

breezeway
زمان نفس ~ فاصله ي زماني بين لبه ي پايين رونده ي پالس همزماني افقي و شروع تکانه ي رنگي ( برست ) در سيگنال تلويزيوني رنگي با استاندارد ان تي اس سي.

Browster angle
زاويه ي بروستر ~ زاويه ي برخوردي که در آن موج قطبيده و موازي با صفحه ي برخورد دو به طور کامل و بدون هيچگونه بازتاب ، عبور مي کند .

Brewster window
پنجره ي بروستر ~ پنجره ي شيشه اي حاصي که در دو انتهاي برخي ليزرهاي گازي به منظور عبور باريکه ي خروجي ليزر و بازتاب ساير نورها اسفاده مي شود.

bridge
پل ~ وسيله يا مداري که داراي چهار يا تعداد بيشتري شاخه است.

bridge amplifier
تقويت کننده ي پل ~ تقويت کننده اي که دو سر خروجي يک پل و در محل وسيله ي اندازه گيري قرار مي گيرد. مي تواند تقويت کننده ي عملياتي با مقاومتهاي بيروني دقيق براي تنظيم بهره ي آن و يا تقويت کننده ي ابزار گزيني با شبکه ي مقاومتي اختصاصي براي تنظيم بهره باشد.

bridge circuit
مدار پل ~ مداري که اساساُ از چهار بخش با اتصال سري تشکيل شده است و يک لوزي را پديد مي آورد . منبع ولتاژ اي سي بين يک زوج اتصال مقابل هم اعمال مي شود و وسيله ي نشاندهنده يا مدار خروجي بين زوج اتصال ديگر قرار مي گيرد. در حالت توازن ، خروجي پل صفر است.

bridge converter
مبدل پل ~ نوعي توپولوژي براي مبدل قطع و وصلي که در منابع تغذيه ي خط - قطعي استفاده مي شود و داراي چهار کليد ترانزيستوري ( پل کامل) يا دو کليد ترانزيستوري ( نيم -پل) است. توان خروجي آن زياد و موجکهاي آن کم است اما در عين حال پيچيده ، گران ، و نامطمئن است.

bridged-T network
شبکه ي تي پل دار ~ نوعي شبکه ي تي که داراي شاخه ي چهارمي است که ين يک سر ورودي و يک سر خروجي ورودي دو شاخه ي سري از تي متصل شده است.

bridge rectifier
يکسوساز پل؛ يکسوساز پلي ~ شبکه ي تي پل دار