bridgevoltage doubler


اصطلاح
برق و الکترونیک
21 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
دو برابر ساز ولتاژ پلي ~ نوعي دو برابر ساز ولتاژ که دو برابر ساز ولتاژ معمولي را با مدار يکسو ساز پلي ترکيب مي کند . اگر ديودهاي دي3 و دي 4 برداشته شوند، مدار به دو برابر ساز معمولي ولتاژ تبديل مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت bridgevoltage doubler معنی bridgevoltage doubler معنی bridgevoltage doubler به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک bridgevoltage doubler در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
bridging
پل زني ~ 1. اتصال موازي دو مدار الکتريکي 2. عمل کليد انتخابگر که در آن پهناي اتصال متحرک به اندازه ي کافي براي تماس با دو اتصال مجاور است به گونه اي که در هنگام انتقال اتصال ، واحد دچار قطع نمي شود.

bridging amplifier
تقويت کننده ي پل زني ~ تقويت کننده اي که امپدانس ورودي آن به اندازه ي کافي بالاست به گونه اي که ورودي آن بدون تأثير عمده بر سطح سيگنال مي تواند روي مدار پل بزند.

bridging gain
بهره ي پل زني ~ نسبت توان تحويلي از يک تراديسنده يه امپدانس بار معين در شرايط کاري مشخص به توان تلف شده در امپدانس مرجع که ورودي تراديسنده به دو سر آن پل زده شده است ~ . بر حسب دسيبل بيان مي شود.

bridging loss
اتلاف پل زني ~ عکس نسبت بهره ي پل زني که نوعاُ بر حسب دسيبل بيان مي شود.

brightening pulse
پالس روشن سازي ~ پالسي که در شروع روبش و به منظور تقويت باريکه به شبکه يا کاتد يک لامپ پرتو کاتدي راداري اعمال مي شود.

brightness
روشنايي ~ 1. مشخصه اي از نور که حس بينايي از کم و زياد بودن آن مي دهد . 2. نام قبلي luminance

brightness control; brilliance control ; intensity control
کنترل روشنايي کنترل روشنايي صفحه ي فلوئورسان لامپ پرتو کاتدي با تغيير باياس شبکه ي لامپ و در نتيجه تغيير شدت جريان باريکه.

brilliance
درخشندگي ؛ وضوح ~ درجه ي حضور بسامدهاي شنيداري الا هنگام پخش صداي ضبط شده.

Brillouin function
تابع بريلوئن ~ يک تابع رياضي که گشتاور مغناطيسي ، ميدان مغناطيسي وارده و دماي يک ماده ي پارامغناطيسي را به پذيرفتاري مغناطيسي آن ربط مي دهد.

Brillouin scattering
پراکندگي بريلوئن ~ برهم کنش امواج صدا با بسامد ريزموج و امواج نوري حاصل از منابع ليزري همدوس.