CVSD


سرنام
برق و الکترونیک
4 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
continuously variable slope delta mudulation-مدوله کننده ي دلتا با شيب پيوسته - متغير ( سي وي اس دي ) ~ روشي براي تبديل سيگنال قياسي ( نظير تصوير يا صدا ) به جرياني از بيتهاي متوالي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت CVSD معنی CVSD معنی CVSD به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک CVSD در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
CTFM sonar
continuous - transmission frequency - modulated sonar-سونار بسامد - مدوله شده ارسال - پيوسته ( سونار سي تي اف ام ) ~ نوعي سيستم سونار که بسامد ارسال آن به صورت پيوسته و به شکل دندانه - اره اي خطي تغيير مي کند در اين صورت بسامد پژواک دريافت شده از جسم متناسب با فاصله آن است . اختلاف بسامد هاي ارسال ...

CW
continuous wave-موج پيوسته ( سي دبليو ) ~ موج راديويي يا راداري با دامه و بسامد ثابت .

CWlaser
continuous - wave laser-ليزر موج - پيوسته ( ليزر سي دبليو ) ~ ليزري که باريکه نور هممدوس را به صورت پيوسته توليد مي کند و در کاربردهايي نظير مخابر ات استفاده مي شود . حد اکثر توان ميانگين آن عموماً کمتر از حالت پالسي است .

CW radar
continuous -wave radar ~ continuous - wave doppler rader-رادار موج پيوسته ( رادار سي دبليو ) ~ نوعس سيستم رادار که فر سظتنده آن انرژي راديويي رتا به صورت پيوسته ارسال مي کند . کسر کوچکي از اين انرژي توسط هدف به طرف آنتن گيرنده پژواک مي شود . تغيير اندک در بسامد راديويي بر اثر پديد ه انتقال دوپلري ( ...

CEC
cooperative engagement capadility-توانايي رزم مشترک ( سي اي سي ) ~ اصطلاحي درارتش آمريکا براي پوشش و کنترل کامپيوتري تمام سيستم هاي رادار درگير در يک نبرد توسط شبکه ي فرماندهي واحد . در اين حالت هر يک از فرندهان ، با اطلاع از وضعيت کلي تمام عمليات جنگي در حوزه ي مسئوليت خود مي توانند در مورد آرايش ...

CU
copper-مس ~ فلزي نرم ، چکش خوار و به رنگ قرمز مايل به نارنجي که داراي عدد اتمي 29 و وزن اتمي 63/5 است . بعد از نقره ، بهترين رساناي گرما و الکتريسيته به شمار مي رود . مس پر مصرف ترين فلز براي ساخت سيم ، کابل و ميله هاي جريان الکتريکي است. با آبکاري آن روي فولاد مي توان يک رساناي خوب و محکم به وجود ...

c
coulomb-کولن ( سي ) ~ واحد بار الکتريکي در دستگاه SI که مقدار بار الکتريکي گذرنده از سطح مقطع معيني از رسانا را به ازاي جريان ثابت 1A ~ نشان مي دهد .

CCM
counter-countermeasure-ضد جنگ الکترونيکي [سي سي ام] ~ هر نوع روش ،مدار، يا سيستمي که بر عليه عمليات جنگ الکترونيکي دشمن ببه کار رود.مانند روشهاي استخراج سيگنالهاي راداري مربوط به هدف از ميان سيگنالهاي مزاحم و اخلالگر .

m- type
crossed - field tube-لامپ ميدان - متقاطع ( نوع - ام ) ~ لامپي که بر اساس دو ميدان الکتريکي ( دي سي ) و مغناطيسي متعادل کار مي کند . اصطلاح نوع - ام ~ به لامپهايي اشاره مي کند که گسيل الکترون در آنها به ميدان مغناطيسي وابسته است . لامپهاي ميدان - متقاطع متداول عبارت اند از forward - wave crossed - f ...

CU
crosstalkunit-واحد تداخل ارتباطي ( سي يو ) ~ معياري از تزويج بين دو مدار . عدد تداخل ارتباطي در يک نقطه از ضرب يک ميليون در نسبت جريان يا ولتاژ آن نقظه به جريان يا ولتاژ در مبدا سيگنال تداخلي به دست مي آيد. امپدانس اين نقاط مساوي فرض مي شود .