buffer


اصطلاح
برق و الکترونیک
6 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
ميانگير؛ بافر ~ 1. ناحيه اي از حافظه ي رايانه که براي نگهداري اطلاعات گرافيکي جهت نمايش روي صفحه منياتور و يا خواندن نويسه هاي متني از وسيله ي جانبي اختصاص يافته است. همچنين مي تواند به عنوان ناحيه ي نگهداري موقت جهت انتقال داده بين وسايل با سرعتهاي کاري متفاوت ؛ مثلاُ بين سي پي يو و چاپگر يا ديسک گردان ، به کار رود. ~ 2. يک موارد ذخيره که تفاوت سرعت تبادل داده ها از مداري به موارد ديگر را جبران مي کند. 3. Buffer amplifier

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت buffer معنی buffer معنی buffer به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک buffer در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
buffer amplifier; buffer stage
تقويت کننده ي ميانگير ؛ طبقه ي ميانگير ~ تقويت کننده اي که بعد از نوسانساز يا ديگر مدارهاي مهم قرار مي گيرد و آن را از اثر تغييرات امپدانس بار در طبقات بعدي مصون نگه مي دارد.

buffer memory
حافظه ي ميانگير ~ عنصر همزماني بين دو نوع حافظه ي متفاوت در رايانه . در حين تبادل داده ها بين حافظه ي ميانگير و حافظه ي داخلي يا ثانويه ، محاسبات رايانه اي ادامه مي يابد .

bug
کليد رمز ~ يک کليد ارسال رمز نيمه خودکار که به گونه اي طراحي شده است که با حرکت اهرم به يک طرف ، رشته اي از نقاط با فاصله ي صحيح و با حرکت آن به طرف ديگر يک خط توليد مي شود . --- اشکال اطصلاح عاميانه براي خطا در يک نرم افزار رايانه اي . ---- ميکروفون مخفي يک وسيله ي شنود الکترونيک ، عموماً مخفي ، ب ...

bugging
شنود مخفي ~ استفاده از وسايل استراق سمع الکترونيکي نظير ميکروفونهاي جهتي با بهره ي بالا ، ميکروفونهاي مخفي با اتصال سيمي و مستقيم به وسايل شنود يا ضبط و يا فرستنده هاي راديويي کوچک ، و بالاخره بر گيرها و وسايل خاصي که روي دستگاه با خطوط تلفن نصب مي شوند و هر دو طرف مکالمه را پنهان نظارت مي کنند .

builiding-out section
قطعه ي بيرون کار ~ قطعه کوتاهي از خط انتقال که براي مقاصد تنظيم يا تطبيق به صورت مدار باز يا اتصال کوتاه روي خط انتقال ديگر نصب مي شود .

built-in antenna
آنتن توکار ~ آنتني که داخل جعبه ي گيرنده ي راديو يا تلويزيون قرار گرفته است .

bulk acoustic wave
موج آکوستيکي حجمي ~ موج آکوستيکي که در درون يک ماده ي پيزو الکتريک ، نظير خط تاخير کوارتز ، حرکت مي کند . ( در موج آکوستيکي سطحي ، انتشار تنها در سطح صورت مي گيرد ) .

bulk-acustic wave delay line
خط تاخير موج آکوستيکي حجمي ~ نوعي خط تاخير که ميزان تاخير آن به وسيله يمسافت پيموده شده توسط يک موج آکوستيکي حجمي بين دو تراديسنده ي ورودي و خروجي واقع در روي قطعه ي پيزو الکتريک تعيين مي شود .

bulk diode
ديود حجمي ~ يک ديود نيمرساناي ريز موج بر اساس اثر حجمي مانند ديودهاي گان وديودهايي که در مدهاي انباشت بار در فضاي محدود کار مي کنند .

bulk effect
اثر حجمي ~ اثري که در تمام حجم ماده ي نيمرسانا و نه ناحيه يا پيوندگاه معيني از آن روي ميدهد.