bulk effect


اصطلاح
برق و الکترونیک
11 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
اثر حجمي ~ اثري که در تمام حجم ماده ي نيمرسانا و نه ناحيه يا پيوندگاه معيني از آن روي ميدهد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت bulk effect معنی bulk effect معنی bulk effect به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک bulk effect در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
bulk micromachining
ريز ماشينکاري حجمي ~ نوعي فن آوري ريز ماشينکاري و بر اساس زدايش سيليسيم تک بلور ساختارهاي مکانيکي ريز که با اين فن آوري توليد مي شوند از بلور سيليسيم يا از لايه هاي رشد يافته يا نشانده شده روي سيليسيم ساخته مي شوند .

bulk photoconductor
نور رساناي حجمي ~ نوعي نور رسانا با توانايي کار در توانهاي بالا و ويژگيهاي اختصاصي ديگر که به نيمرسانا و مواد آلاينده ي مورداستفاده در آن بستگي دارد . نمونه هاي آن عبارت اند از سلنيدکاريم ، رژمانيم آنتيمونيدانيم ، آرسنيدانديم ، سلنيدسرب ، و سليسيم

bulk resistor
مقاومت حجمي ~ نوعي مقاومت مدار مجتمع که لايه ي رورونشستي نوع N آن به عنوان يک مقاومت با مقدار بالا ولي نابحراني عمل مي کند . فاصله بين سرهاي اتصال به همراه مقاومت ويژه ماده مقدار مقاومت را تعيين مي کند .

bump
اتصال برجسته ~ بالشتکهاي فلزي افزوده شده به تراشه هاي مدار مجتمع يا قطعات مجزا يه منظور اتصال آنها به ريز مدارهاي آميخته يا تخته مدارهاي چاپي .

buncher resonator , input resonator
مشدد دسته بند ، مشدد ورودي ~ کاواک مشدد اول يا ورودي در لامپ مدوله شده با سرعت مجاورت کاتد قرار ميگيرد . در ايم مشدد ، الکترونهاي سريعتر توسط الکترونهاي آهسته گرفتار مي شوند و دسته هايي از الکرونها توليد مي شود .

bunching
دسته بندي ~ شارش الکترونها از کاتد به آند به صورت دسته هاي متوالي و نه پيوسته در يک لامپ الکتروني مدوله شده با سرعت اين امر نتيجه مستقيم ايجاد اختلاف در زمان گذر الکترونها بر اثر مدوله سازي سرعت است .

buried diffused layer
لايه نفوذي مدفون ~ يک لايه ي کم ~ مقاومت که قبل از تشکيل الايه ي رونشستي سطحي و از طريق نفوذ نا خالصي در ماده ي نيمرسانا ساخته مي شود .

burned-in image
تصوير پا بر جا ~ تصويري که عليرغم تغيير صحنه ي لامپ دوربين تلويزيوني ، در موقعيت ثابتي از سيگنال خروجي خود را حفظ مي کند .

burn-in
سوزاندن آزمايشي ، سخت کاري ~ عملکرد مدار يا محصول تحت شرايط فرسوده سازي سريع ( شامل دما و رطوبت بالا) براي مدت زمان مشخص . اين کار قبل از حمل محصول و به منظور پايدار سازي مدارهاي آن و جدا کردن نمونه هاي با نقص زودرس انجام مي گيرد .

burnout
سوختن ~ از کار افتادن يک قطعه يا وسيله به دليل گرماي زيادي که بر اثر عبور جريان بيش از حد آن توليد مي شود .