bump


اصطلاح
برق و الکترونیک
4 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
اتصال برجسته ~ بالشتکهاي فلزي افزوده شده به تراشه هاي مدار مجتمع يا قطعات مجزا يه منظور اتصال آنها به ريز مدارهاي آميخته يا تخته مدارهاي چاپي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت bump معنی bump معنی bump به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک bump در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
buncher resonator , input resonator
مشدد دسته بند ، مشدد ورودي ~ کاواک مشدد اول يا ورودي در لامپ مدوله شده با سرعت مجاورت کاتد قرار ميگيرد . در ايم مشدد ، الکترونهاي سريعتر توسط الکترونهاي آهسته گرفتار مي شوند و دسته هايي از الکرونها توليد مي شود .

bunching
دسته بندي ~ شارش الکترونها از کاتد به آند به صورت دسته هاي متوالي و نه پيوسته در يک لامپ الکتروني مدوله شده با سرعت اين امر نتيجه مستقيم ايجاد اختلاف در زمان گذر الکترونها بر اثر مدوله سازي سرعت است .

buried diffused layer
لايه نفوذي مدفون ~ يک لايه ي کم ~ مقاومت که قبل از تشکيل الايه ي رونشستي سطحي و از طريق نفوذ نا خالصي در ماده ي نيمرسانا ساخته مي شود .

burned-in image
تصوير پا بر جا ~ تصويري که عليرغم تغيير صحنه ي لامپ دوربين تلويزيوني ، در موقعيت ثابتي از سيگنال خروجي خود را حفظ مي کند .

burn-in
سوزاندن آزمايشي ، سخت کاري ~ عملکرد مدار يا محصول تحت شرايط فرسوده سازي سريع ( شامل دما و رطوبت بالا) براي مدت زمان مشخص . اين کار قبل از حمل محصول و به منظور پايدار سازي مدارهاي آن و جدا کردن نمونه هاي با نقص زودرس انجام مي گيرد .

burnout
سوختن ~ از کار افتادن يک قطعه يا وسيله به دليل گرماي زيادي که بر اثر عبور جريان بيش از حد آن توليد مي شود .

burst amplifier , chroma band pass amplifier
تقويت کننده ي تکانه اي ، تقويت کننده ~ ميان گذر رنگ ~ در گيرنده ي تلويزيون رنگي ، به طبقه ي تقويت کننده اي گفته مي شود که درست در لحظه ي عبور سيگنال تکانه ي رنگ 3/58 مگاهرتزي به وسيله ي يک پالس افقي فعال شده و شروع به تقويت مي کند .

burst rate
آهنگ تکانه ~ آهنگ ارسال تکانه اي از بيتها در موقع ارسال از يک پايانه ي تقسيم زماني با دسيابي چندگانه ( TDMA) .

burst separator
جداساز تکانه ~ مداري در گيرنده ي تلويزيون رنگي که تکخانه ي رنگ را از سيگنال مخلوط تصوير جدا مي کند .

burst bransmisssion
ارسال تکانه اي ~ نوعي روش ارسال که در آن پيامها براي زمان معيني ذخيره مي شوند و سپس با 10 يا 100 برابر سرعت معمولي آزاد مي شوند . سيگنالهاي دريافتي ابتدا ذخيره مي شوند و سپس سرعت آنها تا حد عادي برابر کاربر ~ پايين آورده مي شود .