burst bransmisssion


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ارسال تکانه اي ~ نوعي روش ارسال که در آن پيامها براي زمان معيني ذخيره مي شوند و سپس با 10 يا 100 برابر سرعت معمولي آزاد مي شوند . سيگنالهاي دريافتي ابتدا ذخيره مي شوند و سپس سرعت آنها تا حد عادي برابر کاربر ~ پايين آورده مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت burst bransmisssion معنی burst bransmisssion معنی burst bransmisssion به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک burst bransmisssion در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
bus
گذرگاه . باس ~ 1. مجموعه اي از ساناهاي موازي که مسير ارتباطي اصلي بين سي پي يو سيستم رايانه با بخشهاي جانبي آن نظير وسايل ورودي /خروجي (I/O ) . مانيتورها . چاپگرها را تشکيل مي دهند . 2. يک ميله ياسيم راسانا و سنگين ، نوعاً از جنس مس ، براي اتصالهاي تغذيه با زمين .

bus architecture
معماري گذرگاه ~ رهنمود طراحي يا جانمايي فيزيکي براي سيستم گذرگاهي که مطبق با قوانين و قراردادهاي حاکم بر تبادل داده ها طراحي شده است . نمونه هاي آن عبارت اند از گذرگاههاي VME,IBM,و S تخته مدارهاي متصل شونده به مدار اصلي مطابقه با استانداردهاي مربوط به ابعاد تخته مدار و آرايش سرهاي ورودي و خروجي آنه ...

busbar
ميله ي جريان ~ يک رساناي فلزي ، محکم ، سنگين ، و معمولاً عايق شده براي عبور جريانهاي زياد يا برقراري اتصال بين چند مدار مختلف .

bus driver
راه انداز گذرگاه ~ مدار مجتمع که به گذر گاه داده ها در رايان افزوده مي شود تا در موقع اتصال وسايل جانبي متعدد به گذرگاه ، بتواند به خوبي سي پي يو را راه اندازي کند . به دليل اثر بارگذاري خازني در گذرگاهي که منجر به کاهش سرعت تبادل داده ها و اخلال در فواصل زماني در سيستم رايانه مي شود . استفاده از ر ...

busing
گذرگاه دهي ~ اتصال تعداد زيادي منبع داده به يک گذرگاه مشترک .

bus sizer
اندازه بند گذرگاه ~ قطعه ي نيمرسانايي که به کاربر امکان مي دهد در موقع اتصال ريزپردازنده ها به وسايل جانبي يا گذرگاهي ، کنترل زمان بندي را به صورت همزمان و ناهمزمان انتخاب کند. اين قطعه جانشين پي اي ال ها، تثبيت کننده ها و فرستنده - گيرنده ها مي شود.

Butler oscillator
نوسانساز باتلر ~ نوعي نوسانساز کنترفل شده با بلور که در آن بلور در يک حلقه ي پسخورد بين اميتر و کلکتور قرار مي گيرد . جريان اميتر ترانزيستور تناسب مستقيم با قدرت سيگنال آر-اف دارد. بلور به صورت يک پالايه ي ميان گذر باريک رفتار ني کند و مقداري از انرژي آر-اف را به اميتر باز مي گرداند. جريان اميتر ام ...

butt contact
اتصال دکمه اي ~ دو اتصال به شکل نيمکره که معمولاُ با فشار فنر به يکديگر متصل مي شوند.

butterfly capacitor
خازن پروانه اي ~ نوعي خازن متغير که صحنه هاي ثابت و متحرک آن به شکل بالهاي پروانه اند. هر صفحه ي ثابت داراي يک حلقه ي بيروني است که تشکيل يک القا کنايي مي دهد و اندازه ي آن بر حسب موقعيت صفحه ي متحرک متغير است . هم ظرفيت و هم الفا کنايي در هنگامي که صفحات ثابت و متحرک چهار ربع يک دايره را شکل مي ده ...

Butterworth filter
پالايه ي باتورث ~ پالايه اي که در باند گذر داراي پاسخ اساساُ تخت و در فراتر از قطع داراي تضعيف 6 دي بي/ octave براي پالايه ي تک قطبي است. پاسخ گذاري آن بسيار بهتر از پالايه ي معادل چپي شف است.