MW


سرنام
برق و الکترونیک
2 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
megawatt-مگاوات ~ يک ميليون وات .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت MW معنی MW معنی MW به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک MW در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
MWH
megawatthour-مگاوات ساعت ~ يک ميليون وات ساعت .

HgTe
mercuric tellurid e-تلوريد جيوه ~ ترکيب فلزي که مشخصه هايي شبيه به آنتيمونيد اينديم دارد .

Hg
mercury-جيوه ~ فلز مايع نقره اي رنگ روشن که در 40 درجه سانتي گراد جامد مي شود. به دليل آن که بخار جيوه به آساني يونيده مي شود و الکتريسيته را هدايت مي کند ، از آن در کليد هاي جيوه اي و لامپهاي الکتروني استفاده مي شود . خط سبز جيوه 198 بسيار نزديک به نور تکرنگ خالص است . عدد اتمي آن 80 است .

MIS
metal- insulator semiconductor-نيمرساناي فلز - عايق ~ ساختار نيمرسانايي که در آن يک لايه عايق ، معمولاً با ضخامت کسري از ميکرومتر ، پيش از ايجاد اتصالهاي فلزي بر روي زير ساخت نيمرسانا نشانده مي شود . اين لايه مي تواند ناحيه اثر ميداني در سطح ماده نيمرسانا ايجاد کند . کاربرد آن در خازنها ، ديودها ، ...

MNOS
metal- nitride - oxide semiconductor-نيمه رساناي فلز - نيتريد - اکسيد ~ ساختار نيمرسانايي که يک لايه عايق ( به جاي عايق گيت دي اکسيد سيليسيم که معمولاً در ساختارهاي نيمرسانا فلز - اکسيد به کار مي رود ) ~ دارد . معمولا ً ، لايه اي از ~ دي اکسيد سيليسيم ~ در نزديکترين لايه به زير ساخت سيليسيمي ، همرا ...

MOVPE
metal - organic vapor - phase opitaxy-رونشاني فلز - آلي بخار - فاز ~ تشکيل يک لايه رذونشستي باواکنشهاي شيميايي بين عناصر گازي سازنده ي لايه . براي نشاندن اينديم وگاليم گازهاي واکنش دهنده قليايي و در فسفر و آرسنيک ، گازها اسيدي هستند .

MOS
metal - oxide semiconductor-نميرساناي اکسيد - فلزي ~ ساختار فلز - عايق - نيمرسانا در لايه عايق اکسيدي بر روي ماده ي زير ساخت . در زير ساخت سليسيمي لايه عايق ساز دي اکسيد سيليسيم است . ترانزيستورهاي اثر ميدان ، خازنها ، مقاومتهاو قطعات نيمرساناي ديگري با اين ساختار ساخته مي شود . فرايند MOS ~ شامل ~ ...

MOS CAPACITOR
metal- oxide semiconductor capacitor-خازن نيمرساناي اکسيد - فلزي _ خازن MOS ~ خازن مدار مجتمع که ناحيه N آن به داخل زير ساخت سليسيمي نفوذ داده مي شود تا الکترود پاييني را تشکيل دهد . ضخامت کنترل شده اي از اکسيد سيليسيم بر روي آن تشکيل مي شود تا همانند دي الکتريک عمل کند . الکترود بالايي لايه اي فلز ...

MOSFET IGFET
metal-oxide semicondujctor field - effect transistor , insulated - gate field effect transistor-ترانزيستور اثر ميدان نيمرسانا ي اکسيد - فلزي ، ترانزيستور اثر ميدان باکيت عايق شده ~ ترانزيستور اثر ميدان ولتاژ - رانشي با يک گيت فلزي عايق شده - اکسيد يا جند بلوري . عملکرد ترانزيستور تک قطبي بر اساس حر ...

MOV
metal - oxide varistor-وريستوراکسيد -فلزي ~ مقاومت متغير ( وريستور ) براي حفاظت مداربندي داراي تغذيه AC ضريه هاي گحذار يا اضافه ولتاژ . اکسيد روي قالب گيري شده حرارت داده مي شود تا يک قالب يکپارچه را تشکيل دهد MOV ها منحنيهاي ولتاژ - جراين متقارني دارند که حالتهاي گذراي دو جهته را با برش حذف مي کنن ...