calcium


اصطلاح
برق و الکترونیک
7 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
کلسيم ~ سي اي ~ عنصر فلزي نرم و به زنگ سفيد ، نقره اي که به عنوان پوشش کاتد در برخي لامپهاي نوري استفاده مي شود عدد اتمي ان 20 و وزن اتمي آن 40/08 است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت calcium معنی calcium معنی calcium به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک calcium در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
calculotor
ماشين حساب ~ وسيله اي براي انجام عمليات حسابي روي داده هاي عددي که از طريق صفحه کليد به آن داده مي شود . مدلهاي الکترونيکي جيبي از باتري يا پيل خورشيدي تغذيه مي شوند . نمونه هاي بزرگتر و روميزي با برق ( اي سي ) کار مي کنند و برخي از آنها عمل چاپ روي نوار کاغذي را نيز انجام مي دهند .

calibrate
مدرج کردن ، کاليبره کردن ~ 1. تعيين مقدار درست در هر مقياس از سنجه ها يا وسايل ديگر از طريق اندازه گيري و يا مقايسه با مقدار استاندارد . 2. تنظيم مقدار وسيله کنترل کننده متناظر با مقادير خاص ولتاژ ، جريان ، بسامد يا مشخصه هاي ديگر .

calibration curve
منحني درجه بندي ، منحني کالبراسيون ~ نموداري از ~ داده ها که براي هر مقدار قرائت شده از سنجه يا وسيله کنترلي ، مقدار درست را نشان مي دهد .

calibration marker
نشانگذار درجه بندي ، نشانگذار کاليبراسيون ~ خط يا دايره ي نشانگذار که صفحه رادار را به بخشهاي معيني تقسيم مي کند تا بتوان اطلاعات مسافت ، سمت ، ارتقاع يا زمان را به دقت تعيين کرد .

call
صدا زدن ، فراخوان ~ 1. پيامي زاديو يي که ضمن معرفي ايستگاه فرستنده ، ايستگاه گيرنده ي مورد نظر را نيز مشخص مي کند ، 2. انتقال کنترل به يک زير روال در حين اجراي برنامه کامپيوتري .

call letters
علايم شناسايي ~ حروف و اعداد شناسايي که از سوي کميسيون ارتباطات فدرال و ساير مراجع صلاحيت دار به ايستگاههاي فرستنده ي راديويي و تلويزيوني در سراسر جهان اختصاص يافته است .

calorescence
نورتابي ~ توليد نور مرئي با استفاده از تابش زير قرمز ، اين تبديل از نوع مستقيم است زيرا نور به جاي تغيير مستقيم طول موجها به وسيله گرما توليد مي شود .

calorie
کالري ~ واحد مقدار گرما در سيستم متريک ، تقريباً برابر با مقدار گرمايي است که دماي 1. گرم آب را 1درجه سانتي گراد بالا مي برد.

calorimeter
کالري سنج ~ ابزاري براي اندازه گيري مقدار گرما . همچنين با استفاده از اثار گرمايي امواج مايکروويو مي توان انرژي آنها را با اين وسيله اندازه گرفت .

camcorder
دوربين تصوير برداري ويدئويي ، کم کوردر ~ نوعي دوربين ويدئويي قابل حمل که مجهز به سيستم ضبط صدا و تصوير تمام رنگي روي نوار است . استفاده از عدسي هاي تله فرتو در اين دوربينها قابليت تصوير برداري از فواصل نزديک تا دور را به آن مي دهد .