capacitance-operated intrusion detector


اصطلاح
برق و الکترونیک
39 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
آشکار ساز خازني متجاوز ~ نوعس سيستم هشدار دهنده ي محيطي که در آن حضور جسم متحرکت موجب تغيير ظرفيت انتن - به زمين و به کار افتادن سيستم مي شود . با نزديک شدن متجاوز به آنتن آويزان افقي در منطقه حفاظت شده ، سيگنال هشدار ارسال مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت capacitance-operated intrusion detector معنی capacitance-operated intrusion detector معنی capacitance-operated intrusion detector به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک capacitance-operated intrusion detector در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
capacitance relay
رله ي خازني ~ نوعي رله ي الکترونيکي که به تغييرات ظرفيت کوچک ، نظير نزديک شدن دست به سيم يا صفحه حساس ، پاسخ مي دهد .

capacitive coupling
تزويج خازني ~ انتقال انرژي از مداري به مدار ديگر توسط خازن .

capacitive diaphragm
ديافراگم خازني ~ پنجره اي مشدد در موجبر که راکتانس خازني معادل را بسامد ارسال توليد مي کند .

capacitive-discharge ignition
جرقه زني تخليه - خازني ~ سيستمي براي احتراق خوردوها که در آن يک ( اس آي آر ) انرژي ذمخيره شده در خازن را د دو سر شکاف شمعهاي خودرو تخليه مي کند . براي تخليه ي منتهي به جرقه لازم است ولتاژ خازن توسط ترانسفورمر پالسي بالا برده شود .

capacitive feedback
پسخورد خازني ~ عمل پسخورد از طريق خازني که بين ورودي و خروجي مدار قرار گرفته است .

capacitive load
بار خازني ~ باري که رآکتانس خازني آن بيش از رآکتانس القايي است . اين بار داراي جريان پيشفاز است .

capacitive post
ميله ي خازني ~ ميله يا پيچي فلزي که عمود بر ميدان الکتريکي موجبر قرار مي گردد و سوسپانس خازني براي تنظيم يا تطبيق موجبر فراهم مي کند .

capacitive reactance
راکتانس خازني ~ راکتانس مربوط به ظرفيت يک خازن يا مدار . مقدار آن از رابطه ي 27 اف سي ر 1/6 به دست مي آيد که در آن بسامد بر حسب هرتز و سي ظرفيت بر حسب فاراد است . رآکتاني خازني بر حسب اهم بيان مي شود.

capacitive transducer
تراديسنده ي خازني ~ عنصري که تغييرات ظرفيت متغيرهايي نظير شتاب ، تغيير مکان ، شارش ، سطح شاره ، نيرو، خلأ ، فشار ، سرعت ، و امواج صدا را حس مي کند.

capacitive tuning
تنظيم خازني ~ عمل تنظيم با استفاده از خازن متغير .