acquisition radar


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
رادار اکتسابي ~ نوعي رادار که هدف نزديک شونده را شناسايي مي کند و اطلاعات در باره موقعيت تقريبي آن را به واحد کنترل آتش يا رادار هدايت موشک مي فرستد تا هدف را تعقيب کنند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت acquisition radar معنی acquisition radar معنی acquisition radar به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک acquisition radar در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
AC receiver
گيرنده ي ( اي سي ) گيرنده ي راديويي که فقط با خط تغذيه ي ( اي سي ) کار مي کند .

acrylic resin
رزين آکريلي ~ رزين ترموپلاستيکي که از بسپارش استرهاي آکريليک يا اسيد متاکريليک درست شود . اين ماده ي داراي ويژگيهاي عالي نوري و دي الکتريکي و استقامت کششي بالاست . از آن براي ساخت عدسيها و قطعات الکتريکي و الکترونيکي استفاده مي شود . به عنوان اسم عام براي نامهاي تجاري پلکسي گلاس ( روهم و هاس)و لوسي ...

acrylonlfrlle-butadiene-styrene
آکويلونتيريل -بوتادين -استيرن (اي بي اس ) پلاستيکي که داراي صلابت زياد ، استقامت برخورداري بالا، مقاومت سايش عالي ، فايق سازي عالي و مقاومت در برابر بسياري از نمکهاي غير آلي ، قلياها و اسيدها است . از آن براي ساخت بدنه هاي محکم و عايق الکتريکي ، ظرفها و اجزاي قطعات الکترونيکي استفاده مي شود .

activation
فعالسازي 1.-فرايند کار روي کاتد يا صفحه ي لامپ الکتروني به منظور ايجاد يا افزايش گسيلندگي آن 2. فرايند ايجاد پرتوزايي به وسيله ي بمباران با نوترونها يا ديگر انواع تابش 3.فرايند افزودن اسيد به پيل يا باتري براي عمليات ساختن آن .

activation energy
انرژي فعالسازي ~ انرژي اضافي لازم براي يک فرايند مولکولي خاص نمونه ي آن انرژي مورد نياز يک الکترون براي رفتن به باند رسانش در نيمرسانا است .

activation time
زمان فعالسازي ~ فاصله ي زماني بين لحظه ي شروع فعالسازي تا لحظه اي که پيل با باتري به ولتاژکاري مطلوب مي رسد .

activator
فعالساز ~ اتم ناخالصي که نور افشاني ماده جامد را افزايش مي دهد ، نظير مس در سولفيد روي و تاليم در کلريد پتاسيم 2. اتم ناخالصي که براي فعالسازي صفحه ي لامپ دوربين تلويزيوني به کار مي رود .

active
فعال موثر بر انرژي سيگنال ، نظير ترانزيستورها ، لامپهاي الکتروني ، تکرار کننده ها ، و ديگر فطعات و سيستمها تقويت کننده - راديواکتيو .

active analog filter
پالايه ي قياسي فعال ~ پالايه اي شامل يک تقويت کننده ي عملياتي و تعدادي مقاومت و خازن بيروني که امکان کار پالايه بدون نياز به القا گر را فراهم مي کنند. اين پالايه مي تواند سيگنال ورودي را تقويت کند يا داراي بهره باشد ، اما بر خلاف يک پالا يه غير فعال ( پسيو فايل ) نيازمند منبع تغذيه است . امروزه پال ...

active area
ناحيه ي فعال ~ بخشي از پيوندگاه يک يکسو ساز فلزي که جريان مستقيم را عبور مي دهد .