activator


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
فعالساز ~ اتم ناخالصي که نور افشاني ماده جامد را افزايش مي دهد ، نظير مس در سولفيد روي و تاليم در کلريد پتاسيم 2. اتم ناخالصي که براي فعالسازي صفحه ي لامپ دوربين تلويزيوني به کار مي رود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت activator معنی activator معنی activator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک activator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
active
فعال موثر بر انرژي سيگنال ، نظير ترانزيستورها ، لامپهاي الکتروني ، تکرار کننده ها ، و ديگر فطعات و سيستمها تقويت کننده - راديواکتيو .

active analog filter
پالايه ي قياسي فعال ~ پالايه اي شامل يک تقويت کننده ي عملياتي و تعدادي مقاومت و خازن بيروني که امکان کار پالايه بدون نياز به القا گر را فراهم مي کنند. اين پالايه مي تواند سيگنال ورودي را تقويت کند يا داراي بهره باشد ، اما بر خلاف يک پالا يه غير فعال ( پسيو فايل ) نيازمند منبع تغذيه است . امروزه پال ...

active area
ناحيه ي فعال ~ بخشي از پيوندگاه يک يکسو ساز فلزي که جريان مستقيم را عبور مي دهد .

active component , active device
عنصر فعال ، وسيله ي فعال عنصري با توانايي کنترل ولتاژيا جريان براي توليد بهره يا کليدزني در مدار . نمونه هاي آن عبارت اند از : ديودها ، لامپهاي الکتروني ، ترانزيستورها ، و مدارهاي مجتمع .

active display
نمايشگر فعال ~ نمايشگري با توانايي پاسخ سريع به موضوع مورد نمايش ( گرافيک يا نويسه هاي الفبا - عددي ) که معمولاً تحت کنترل الکترونيکي است . به عنوان نمونه مي توان از لامپهاي پرتو کاتدي ( سي آر تي ) ، بلور مايع ماتريسي فعال ، و تابلوهاي پلاسما با نور افشاني الکتريکي نام برد که براي نمايش گرافيک و نو ...

active electronic countermeasures
جنگ الکترونيکي فعال ~ کارهايي که براي خنثي سازي يا از بين بردن جستجو يا رادار کنترل آتش دشمن انجام مي شود . به کمک فرستنده هاي راديو يي پهن باند و پرقدرت مي توان سيگنالهاي راداري را مختل کرد يا با پرتاب موشک هاي جستجو گر سيگنال راديويي ، فرستنده ها و آنتهاي دشمن را شناسايي و نابود کرد .

active homing
هدايت فعال ~ فرايند يافتن محل و برخورد با هدق يا شي ء به منظور آسيب رساندن يا تخريب آن ، به کمک رادار ، سونار ، يا لادار (لدار)فعال که داخل موشک يا اسلحه ي ديگري نصب شده است . در هدايت غير فعال گسيل انرژي توسط يک گيرنده مناسب کشف و سپس هدايت اسلحه ي حساس انجام مي گيرد .

active infrared detection system
آشکار سازي زير قرمز فعال محل يابي و ردگيري هدف يا شي ء با فر ستنده ي زير قرمز فعال ( اي آر ) ( مثلاً ، ليزر ( اي آر ) گسيل شده از گيرنده ، اين روش در شرايطي که ( اي آر ) گسيل شده از سوي هدف براي آشکار سازي و يافتن موقعيت آن کافي نباشد ، به کار مي رود . بخش فعال فاصله و جهت تعيين مي کند و بخش غير فع ...

active jamming
اخلال فعال تداخل عمدي در کر ارسال و دريافت بسامدهاي راديويي يا راداري از طريق ارسال نويز راديوييپهن - باند که مانع از ارسال و ردريافت سيگنالهاي هوشمند يا رديابي و هدايت موشکها ، هواپيماها ، کشتيهاي خودي به وسيله ي دشمن مي شود . معمولاً فر ستنده ي اخلالگر در روي کشتي يا هواپيما در فضاي خودي نصب مي ش ...

active length
طول فعال ~ مسافت پيموده شده توسط الکترون در يک ترانز يستور از اميتر يا سورس تاکلکتور يا درين .