carey- foster bridge, heydweiller bridge

carnauba wax

موم کارنوبا ~ نوعي موم طبيعي با نقطه ذوب 85 درجه ي ساني گراد که براي عايق کاري استفاده مي شود .

carriage

محمل ~ وسيله اي که قطع هاي نظير هد ضبط صوت را در مسير معيني حمل مي کند .

carrier

حامل ~ 1. بسامد اصلي يک فرستنده در غياب سيگنال مدوله کننده . ~ 2. الکترون يا حفره ي متحرک در يک نيمه رسانا .

carrier amplifier

تقويت کننده ي حامل ~ نوعي تقويت کننده ي جريان مستقيم که سيگنال ورودي ( دي سي ) آن پس از پالايش توسط پالايه ي پايين گذر ، براي مدوله کننده ي يک حامل استفاده مي شود . سپس سيگنال ( اي سي ) به دست آمده به روش متداول تقويت مي شود . خروجي تقويت شده ( دي سي ) از يکسو سازي و پالايش سيگنال حامل به دست مي آي ...

carrier - amplitude regulation

تنظيم دامنه ي حامل ~ تغيير دامنه ي موج حامل در فرستنده ي دامنه - مدوله شده در شرايطي که مدوله کننده ي به صورت متقارن اعمال شود .

carrier channel

کانال حامل ~ مجموعه تجهيزات و خطوطي که مدار کامر جريان حامل را از بين دو يا چند نقطه به وجود مي آورند.

carrier current

جريان حامل ~ جرياني متناوب با بسامد بالا که براي اهداف ارتباطي يا کنترلي روي بسامد هاي معمولي خطوط تلفن ، تلگراف و برق سوار مي شود . در صورت مدله شدن جريان حامل با سيگنال صدا ، مي توان ارتباط تلفني را روي خطوط برق برقرار کرد. ازمدوله کننده ي بسامد جريان حامل براي حمل داده ها و فرمان دادن به رله ها ...

carrier detect

اشکار سازي حامل ~ سيگنال مربوط به مودم در استاندارد RS-232C که به پايانه ي متصل نشان مي دهد . مودم سيگنالي را از مودم راه دور دريافت کرده است .

carrier frequency, center frequency , resting frequency

بسامد حامل ، بسامد مرکزي ، بسامد سکون ~ بسامد فرستنده ي راديويي يا راداري مدوله نشده ، يا بسامد ميانگين موج گسيل شده هنگامي که توسط يک سيگنال متقارن دوله شود .

carrer- frequency pulse

پالس بسامد حامل ~ حاملي که دامنه ي آن به وسيله ي پالس مدوله شده است . دامنه ي حامل مدوله شده قبل و بعد از پالس صفر است .