cellular mobile telephone system


اصطلاح
برق و الکترونیک
32 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
سيستم تلفن همراه سلولي ~ نوعي سيستم تلفني که با استفاده از خطوط ارتباطي « ار اف» ، سيگنالهاي صدا و داده را از تلفن همراه سلولي ( ايستگاه يا واحد سيار ) و پايگاه سلولي ( ايستگاه پايه يا زميني ) به منظور عمليات رله به مرکز راهگزيني ارتباطات راه دور سيار ( mobile telecommunications switching office[MTSO]) ، که متصل به شبکه هاي تلفني ثابت است، ارسال و يا از آن دريافت مي کند. با تقسيم هر منطقه ي جغرافيايي به چندين سلول مي توان تعداد کانالهاي راديويي را افزايش داد. در اين حالت سلولهاي مجاور داراي بسامد ارسال و دريافت متفاوتي خواهند بود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت cellular mobile telephone system معنی cellular mobile telephone system معنی cellular mobile telephone system به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک cellular mobile telephone system در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
Cellular Telecommunications Association lndustry
انجمن صنعت ارتباطات راه دور سلولي [ سي تي اي آي ] ~ سازماني که استانداردهاي تلفن را در آمريکا وضع مي کند.

cellulose acetate
استات سلولز ~ ماده اي گرمانرم Thermoplastic که به شکل گسترده اي به عنوان بستر نوارهاي مغناطيسي و فيلم سينمايي به کار مي رود . به صورت شفاف يا کدر و به رنگهاي مختلف ساخته مي شود.

Celsius temperature scale
مقياس دماي سيليوس [سي] استاندارد بين المللي سيستم متريک براي اندازه گيري دما. فاصله بين نقطه انجماد ، که در 0/01 درجه ي سلسيوس تنظيم شده است ، و نقطه ي جوش ،که در 100 درجه ي سلسيوس تنظيم شده است ، برابر با 99/9 درجه است . صفر مطلق نيز برابر با 273/16- درجه ي سلسيوس است. استاندارد بين المللي قبلي مق ...

center-fed zepp
آنتن هرتز تغذيه - مرکزي ~ نوعي دو قطبي نيم موج که داراي تغذيه گرهاي فاصله دار روي خط انتقال خود است. روي بسامد بنيادي خود به صورت جرياني و روي تمام هماهنگهاي زوج به صورت ولتاژي تغذيه مي شود. اين آنتن در گستره 1/6 تا 30 مگاهرتز عمليات ارسال و دريافت را انجام مي دهد.

center-frequency stability
پايداري بسامد مرکزي ~ توانايي يک فرستنده در حفظ بسامد مرکزي خود در غياب هر گونه مدوله کننده ي .

centering
مرکز گذاري ~ فرايند قراردادن تصوير لامپ پرتو کاتدي در مرکز صفحه آن.

centering control
کنترل مرکز گذاري يکي از دو پيچ کنترل براي تنظيم موقعيت تصوير روي صفحه نمايش لامپ پرتو-کاتدي . يکي از اين دو کنترل تصوير را در جهت افقي و ديگري آن را درجهت عمودي جا به جا مي کند. مرکز گذاري با تنظيم ولتاژ « دي سي» اعمال شده به صفحه هاي انحراف و يا با تنظيم جريان مستقيم عبوري از پيچکهاي انحراف انجام ...

center of gravity
گرانيگاه [سي جي] ~ نقطه اي در رو يا درون جسم که برايند نيروهاي وزن، صرفنظر از نحوه قرارگيري جسم ، ماهواره از آن مي گذرد و بنابراين مي توان وزن يک جسم را با بردار نيرويي که از گرانيگاه آن مي گذرد و جهت آن رو به پايين است نمايش داد.

center tap
سر وسط[ سي تي] ~ پايانه اي وقع در مرکز الکتريکي يک مقاومت ، پيچک ، يا وسايل ديگر.

centi-
سانتي- ~ پيشوندي که 10 به توان 2- يا 0/01 را نشان مي دهد.