charge density

charged particles

ذرات باردار ~ ذرات حاصل از تابش : ذران آلفا و پروتون داراي بار مثبت ، و ذرات بتا و الکترون داراي بار منفي هستند. يونها نيز مي توانند ذرات باردار مثبت يا منفي باشند.

charge-exchange phenomenon

پديده ي تعويض بار ~ پديده اي که در آن يک يون مثبت با انرژي جنبشي کافي به مولکولي برخورد مي کندو با گرفتن الکترون به صورت خنثي در مي آيد . ملکول نيز به يون مثبت تبديل مي شود.

charge-mass ratio

نسب بار به جرم ~ نسبت بار الکتريکي ذره به جرم آن .

charge storage

ذخيره ي بار ؛ انباشت بار ~ تجمع بار در بيس ترانزيستور دو قطبي يا ديود نيمه رسانا از طريق شارش حامل ها تا زمان رسيدن به شيب تراکم مورد نياز براي جريان خروجي کلکتور يا ديود.

charge-storage transistor

ديود ذخيره- باري ~ نوعي ديود نيمه رسانا که زمان خاموشي آن به دليل انباشت بار به ميزان قابل توجهي افزايش يافته است.

charge-transfer device

قطعه انتقال - باري ~ قطعه اي نيمه رسانا که بر اساس جا به جايي بارهاي ذخيره شده بين نقاط معين کار مي کند. مانند قطعات تزريق -باري و تزويج - باري .

charge trapping

به دام اندازي بار؛ بارزني ~ پديده اي پارازيتي در قطعات نيمه رسانا که مانع از حرکت آزادانه الکترونها يا حفره ها مي شود.

charging

باردهي ؛ شارژ 1. فرايند تبديل انرژي الکتريکي به شيميايي در باتريهاي ثانويه . 2. فرايند تغذيه ي خازن يا ساير وسايل ذخيره کننده ي انرژي الکتريکي .

charging current

جريان باردهي ؛ جريان شارژ ~ جرياني که پس از اعمال ولتاژ در خازن جاري مي شود.

chart

نمودار ~ کاغذ يا ماده ديگري که روي آن تصاوير گرافيکي توسط ابزار ثبات ثبت مي شود.