choke-input filter


اصطلاح
برق و الکترونیک
18 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پالايه ي ورودي - چوک ~ پالايه اي در منابع تغذيه که اولين عنصر آن يک چوک سري است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت choke-input filter معنی choke-input filter معنی choke-input filter به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک choke-input filter در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
choke joint
مفصل چوکي ~ نوعي اتصال بين دو موجبر که در آن دو فلانژ چوکي مکمل هم پيوستگي مؤثر الکتريکي را بدون نياز به پيوستگي فلزي در ديواره هاي داخلي موجبر فراهم مي کنند.

chopper
برشگر ~ وسيله اي که با قطع جريان يا باريکه ي نور در فواصل زماني منظم ، امکان تقويت سيگنال الکتريکي ايجاد شده را با استفاده از تقويت کننده هاي « اي سي» فراهم مي سازد. همچنين مدار برشگر مي تواند به صورت وارونگر تک سر، تبديلهاي « دي سي» به « دي سي» يا « دي سي » به « اي سي» را انجام دهد.

chopper amplifier
تقويت کننده ي برشگر تقويت کننده اي که ورودي « دي سي» آن پس از عبور از پالايه پايين گذر ه وسيله يک يا دو برشگر به سيگنال مربعي « اي سي» تبديل مي شود . پس از انجام تقويت ، سيگنال ~ موج مربعي دوباره يکسو شده و خروجي مطلوب و تقويت شده « دي سي» را توليد مي کند.

chopper-stabilized amplifier
تقويت کننده ي برشگر - پايا ~ نوعي تقويت کننده که از دو تقويت کننده تزويج - مستقيم و برشگر ، با اتصال موازي تشکيل شده است . تقويت کننده برشگر ، پايداري تقويت کننده تزويج - مستقيم را در برابر رانش به ويژه در صورت استفاده ار پسخورد منفي افزايش مي دهد. تقويت کننده تزويج - مستقيم نيز گستره بسامدي تقويت ...

choooing
برش حذف قله هاي شکل موج در سطح دامنه معين .

chroma;munsell chroma
جلاي رنگ ~ بعدي از سيستم رنگ « مانسل» که عمدتاً درجه روشني يا اشباع رنگ را مشخص مي کند.

chroma control; color; color- saturation control
کنترل جلاي يرنگ ؛ کنترل رنگ ؛ کنترل اشباع رنگ ~ کنترل تعبيه شده در گيرنده هاي تلويزيوني رنگي که با تغيير دامنه سيگنال حامل رنگ نمايي در قسمت مدوله زدايي درجه اشباع يا روشني رنگمايه هاي تصوير را تنظيم مي کند. وضعيت صفر اين کنترل ، تصوير را به سياه و سفيد تبديل مي کند.

chroma oscillator
نوسان ساز جلاي رنگ ~ نوعي نوسان ساز بلوري درگيرنده هاي تلويزيوني رنگي که سيگنال 3/579545 مگاهرتز را براي مقايسه با سيگنال ورودي زير حامل رنگ نمايي با بسامد مشابه توليد مي کند. نوسان ساز زير حامل رنگ نمايي ، نوسان ساز رنگ ، و نوسان ساز زير حامل رنگ نيز ناميده مي شود.

chromatic
رنگي ~ مرتبط با رنگ .

chromatic aberration
کجراهي رنگي ~ 1. نقصي در عدسيهاي نوري که رنگهاي متفاوت را در نقاط مختلف متمرکز ميکند و حاشيه هاي رنگي پديد مي آور. عدسي نابرنگ اين خطا را تصحيح مي کند. 2. نقصي در تفنگ الکتروني لامپ پرتو- کاتدي که طي آن الکترونها با سرعتهاي متفاوتي کاتد را ترک مي کنند و در نتيجه اختلاف انحراف آنها در عدسي هاي الکتر ...