chroma oscillator


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
نوسان ساز جلاي رنگ ~ نوعي نوسان ساز بلوري درگيرنده هاي تلويزيوني رنگي که سيگنال 3/579545 مگاهرتز را براي مقايسه با سيگنال ورودي زير حامل رنگ نمايي با بسامد مشابه توليد مي کند. نوسان ساز زير حامل رنگ نمايي ، نوسان ساز رنگ ، و نوسان ساز زير حامل رنگ نيز ناميده مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت chroma oscillator معنی chroma oscillator معنی chroma oscillator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک chroma oscillator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
chromatic
رنگي ~ مرتبط با رنگ .

chromatic aberration
کجراهي رنگي ~ 1. نقصي در عدسيهاي نوري که رنگهاي متفاوت را در نقاط مختلف متمرکز ميکند و حاشيه هاي رنگي پديد مي آور. عدسي نابرنگ اين خطا را تصحيح مي کند. 2. نقصي در تفنگ الکتروني لامپ پرتو- کاتدي که طي آن الکترونها با سرعتهاي متفاوتي کاتد را ترک مي کنند و در نتيجه اختلاف انحراف آنها در عدسي هاي الکتر ...

cheomatic dispersion
پاشيدگي رنگي ~ مشخصه اي از تازهاي نوري شيشه اي يا پلاستيکي که طي آن طول موج نور و سرعت سير آن ~ در تار داراي مقادير متفاوتي است . علت اين پديده ، چگونگي فرايند ساخت تار نوري و نيز اختلاف ضريب شکست بين قسمت هسته و پوشش آن است .

chromatcity
رنگبندي ~ کيفيت زنگ نور که توسط مختصات رنگمندي تعريف مي شود رنگمندي فقط تابعي از مايه و اشباع رنگ است و به روشنايي ( درخشايي ) آن بستگي ندارد .رنگمندي تمانم رنگها از جمله سايه هاي خاکستري ، را شامل مي شود ~ در حالي که رنگ نمايي chrominance براي رنگهاي غير از خاکستري تعريف مي شود .

chromaticity coordinats , color coordinate , trichromatic coefflcient
مختص رنگمندي ~ يکي از دو مختص x ~ يا y ~ که تشابه دقيق يا زنگمندي يک رنگ را روي نمودار رنگمندي CIE مشخص مي کند .

chromaticity diagram
نمودار رنگمندي ~ نموداري که در آن يکي از دو مختص رنگمندي بر حسب ديگري ترسيم شده است . متداول ترين نوع آن ، نمودار CIEبراي تلويزيون هاي رنگي است .

chromaticity flicher
لرزش رنگمندي ~ نويزي در گيرنده تلويزيون رنگي که تنها بر اثر نوسانات رنگمندي توليد مي شود .

chromel
کرومل ~ علامت تجاري آلياژ نيکل - کروم که ر ساخت ترموکوبلها استفاده مي شود .

chrominance
رنگ نمايي ~ اختلاف بين يک رنگ با رنگ مرجع معين و با روشنايي يکسان . اين مرجع در تلويزيون رنگي ، رنگ سفيد با مختصات ايکس مساوي است با 310 هزارم و واي مساوي است با 316 ~ هزارم روي نمودار رنگمندي است .

chrominance-carrier reference
مرجع حامل رنگ نمايي ~ سيگنالي پيوسته که باسمد آن مشابه با زير حامل رنگ نمايي در سيستم تلويزيون رنگي و فاز آن نسبت به سيگنال رگبار رنگ ثابت است . اين سيگنال به عنوان مرجع براي مقايسته فاز سيگنال رنگ نمايي و انجام مدولاسيون يا مدوله کننده يي به کار مي رود . در گيرنده هاي رنگي توسط نوسان ساز کنترل شون ...