chromaticity diagram

chromaticity flicher

لرزش رنگمندي ~ نويزي در گيرنده تلويزيون رنگي که تنها بر اثر نوسانات رنگمندي توليد مي شود .

chromel

کرومل ~ علامت تجاري آلياژ نيکل - کروم که ر ساخت ترموکوبلها استفاده مي شود .

chrominance

رنگ نمايي ~ اختلاف بين يک رنگ با رنگ مرجع معين و با روشنايي يکسان . اين مرجع در تلويزيون رنگي ، رنگ سفيد با مختصات ايکس مساوي است با 310 هزارم و واي مساوي است با 316 ~ هزارم روي نمودار رنگمندي است .

chrominance-carrier reference

مرجع حامل رنگ نمايي ~ سيگنالي پيوسته که باسمد آن مشابه با زير حامل رنگ نمايي در سيستم تلويزيون رنگي و فاز آن نسبت به سيگنال رگبار رنگ ثابت است . اين سيگنال به عنوان مرجع براي مقايسته فاز سيگنال رنگ نمايي و انجام مدولاسيون يا مدوله کننده يي به کار مي رود . در گيرنده هاي رنگي توسط نوسان ساز کنترل شون ...

chrominance channel

کانال رنگ نمايي ~ مسير مورد نظر براي حمل سيگنال رنگ نمايي در سيستم تلويزيون رنگي .

chrominance- channel ~ bandwidth , chrominance bandwidth

پهناي باند کانال رنگ نمايي ، پهناي باند رنگ نمايي ~ پهناي باند مسير مورد نظر براي حمل سيگنال رنگ نمايي در سيستم تلويزيون رنگي .

chrominance - demodulator

مدوله زداي رنگ نمايي ~ مداري در تلويزيونهاي رنگي که مولفه هاي I وQ را از سيگنال رنگ نمايي و بسامد زير حامل رنگ نمايي استخراج مي کند .

chrominance modulator

مدوله ساز رنگ نمايي ~ مداري در فرستنده هاي تلويزيوني رنگي که مولفه هاي I يا Q ~ از سيگنال رنگ نمايي را با توجه به مولفه هاي رنگ نمايي بسامد . ويدئويي و زير حامل رنگ نمايي توليد مي کند .

chrominance primary

اوليه ي رنگ نمايي ~ رنگ غير فيزيکي که توسط هر يک از مولفه هاي I يا Q از سيگنال رنگ نمايي مشخص مي شود . اين سيگنالهاي رنگ نمايي ، مولفه هاي الکتريکي باقيمانده بعد از حذف سيگنال درخشايي از سيگنال تمام رنگي فرستنده را تشکيل مي دهند .

chrominance signal

سيگنال رنگ نمايي ~ بخشي از سيگنال تلويزيوني که اطلاعات مربوط به رنگ تصوير را حمل مي کند .