active material


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ماده ي فعال ~ 1. مادهي فلوئو رساني که در صفحه ي نمايش لامپاي پرتوکاتدي استفاده مي شود مانند تنگستات کلسيم ، فسفات روي ، وسيليکات روي . 2.اکسيد سرب يا ساير مواد ذخيره کننده ي انرژي که در ساخت صفحه هاي باتري به کار مي روند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت active material معنی active material معنی active material به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک active material در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
active - matrix display
نمايشگر ماتريس - فعال ~ نمايشگر تصويري از جنس بلور - مايع که براي رايانه هاي کتابي ساخته شده است و مي تواند متن و تصوير رنگي را نمايش دهد . اين نمايشگر به منظور جانشيني با نمايشگر لامپ - پرتو - کاتدي ساخته شده و جانشين گران قيمت تر صفحه ي ماتريس - غير فعال است . روشنايي و سايه - روشن آن بيشتر ار صف ...

active-matrix thin-film transistor
ترانزيستور پوسه -نارک ماتريس - فعال ( اي ام تي اف تي ) ~ ماتريس نماسشگري که براي قطع و وصل پيکسلهاي تصوير از هزاران ترانزيستور پوسه - نازک، نوعاًسيلسيم بي شکل ، استفاده مي کند.

active network
شبکه فعال ~ شبکه اي که خروجي آن علاوه بر توان سيگنال ورودي به منبع انرژي وابسته است .

active region
ناحيه فعال ~ ناحيه اي در يک قطعه ي نيمر سانا که در ان تقويت ، يکسو سازي ، گسيل نور يا ساير عمليات پويا روي مي دهد .

active sonar
سونار فعال ~ تجهيزات سونار زير دريايي که رگبارهايي از امواج فراصوتي توليد مي کند و پژواک بازتابيده از زير درياييها ، ماهيها و ديگر اشياي غوطه ور در گستره ي امواج را دريافت مي کند . اين دستگاه توانايي تعيين فاصله و جهت اشياي آشکارشده را هم دارد . مي توان هدفها را روي نشانگر نقشه موقعيت ( پي پي آي ) ...

active - switch modulator
مدوله سازي کليدي- فعال ~ وسيله اي براي پالس دهي به کاتد مگسترون رادار که مي تواند در محدوده ي انرژي ذخيره شده در منبع تغذيه ي ولتاژ- بالا، پهناي پالس متغير توليد کند . اگر اين مدوله سازي داراي لامپ خلابي گاز با قابليت عبور جريان زياد و تحمل ولتاژبالاباشد ، به اين مدوله ساز لامپ سخت مي گويند .

active transducer
تراد پسنده ي فعال ~ تراد پسنده اي که داراي يک منبع انرژي است .

activity
فعاليت ~ 1.شدت يک منبع پرتوزا که مي تواند بر حسب تعداد اتمهاي فرو پاشيده در واحد زمان يا تعداد سوسوزني يا ساير آثار مشاهده شده در واحد زمان بيان شود . يکي از واحد هاي فعاليت ( کوري )است که برابر ده ضربدر سه و هفت دهم فروپاشي در هر ثانيه است . 2.معياري از دامنه ي ارتعاش يک واحد بلوري ، عموماً بر حسب ...

activity dip
افت فعاليت ~ کاهش در فعاليت بلور ، که در باره ي دمايي کوچک روي مي دهد و يا گسستگي بايد متفاوت است . معمولاً بر اثر تزويج سست يا ساير مدهاي ارتعاشي يا تغييرات در سيستم نصب به وجود مي آيد .

activity ratio
نسبت فعاليت ~ کسري از کل رکوردها در يک پرونده ي اصلي رايانه اي که بهنگام شده يا در غير اينصورت در تناوب زماني معين پردازش مي شود .)