clipper diode


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ديود سر چين ~ نوعي ديود شکستي دوسويه که قله هاي سيگنال ورودي را در هر دوچرخه مثبت و منفي در سطح معيني محدود ~ مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت clipper diode معنی clipper diode معنی clipper diode به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک clipper diode در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
clipper - limiter
سر چين - محدود کننده ~ وسيله اي که خروجي آن در محدوده ي معين مقادير ورودي تابعي از سيگنال ورودي و در خارج از اين محدوده داراي مقدار ثابت است .

clipping
سر چيني ~ 1. قطع ابتدا و انتهاي گفتار به دليل قطع و وصل کليد ها در سيستمهاي ارسال صدا ~ 2. نوعي اعوجاج صدا که در آن اضافه بار بيش از حد تقويت کننده ها منجر به قطع قله هاي شکل موج صدا مي شود . 3. هر عملي که موجب قطع قله هاي سيگنال ~ تلويزيوني نظير قله هاي مثبت ( سفيد ) يا منفي ( سياه ) سيگنال تصوير ...

clipping level
سطح سر چيني ~ دامنه اي که در آن شکل موج بريده مي شود .

clipping time
زمان سرچيني ~ ثابت زماني مدار محدود کننده .

clock
ساعت ~ منبع پالسهاي زماني دقيق براي همزمانسازي در کامپيوتر رقمي يا به عنوان مبناي زمان در سيستمهاي فرستنده .

clicked flip-flop
فليپ فلاپ ساعتدار ~ اتصال دو فليپ فلاپ در آرايش اصلي - پيرو به منظور حذف خازن با ساير عناصر تاخيري . در موقع بالا بودن ولتاژ ساعت ، فليپ فلاپ اصلي اطلاعات ورودي را ذخيره مي کند و با پايين آمدن ساعت آن را به فليپ فلاپ پيرو منتقل مي کند .

clocked gate
دريچه ساعتدار ~ مداري منطقي که عمليات قطع و وصل ان توسط پالسهاي ساعت کنترل مي شود .

clocked RS flip - flop
فلي= فلاپ _ آراس ) ساعتدار ~ فليپ فالپي که اگر ورودينشانش ( اس ) ~ آن با آمدن پالس ساعت فعال ~ شود خروجي 1 و اگر ورودي باز نشانس ( آر ) فعال شود خروجي 0 توليد مي کند .

clock frequncy
بسامد ساعت ~ بسامد اصلي پالسهاي متناوبي که عمليات کامپيوتر رقمي را زمانبندي مي کند .

clock rate
آهنگ ساعت ~ آهنگ انتقال بيتها يا کلمه ها از يکي از بخشهاي داخلي کامپيوتر به بخش ديگر .