cold-cathode tube


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
لامپ کاتد - سرد ~ هر لامپ الکتروني که داراي کاتد سرد باشد ، مانند يکسو ساز کاتد -سرد، لامپ نئون ، لامپ نوري و تنظيمگر ولتاژ .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت cold-cathode tube معنی cold-cathode tube معنی cold-cathode tube به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک cold-cathode tube در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
cold- cathode vacuum gage
اندازه گير خلا کاتد - سرد ~ نوعي اندازه گير خلا که جريان يونش را به جاي استفاده از کاتد داغ به وسيله ميدان الکتريکي قوي انئازه مي گيرد . در محفظه اندازه گير يک اند حلقوي وجود دارد که در دو طرف آن دو کاتد زير کوئيمي يا نوريمي قرار گرفته اند . اعمال ولتاژ بالا بين آند و کاتدها ، منجر به تحريک الکترون ...

cold junction
پيوند سرد ، نقطه ي سرد ~ محل پيوند سيمها ي ترموکوپل با سيمهاي رابط دستگاه اندازه گيري . اين پيوند معمولاً داراي دماي اتاق است .

cold- plate heatsink
گرما گير صفحه ي - سرد ~ نوعي صفحه ~ تخت و رساناي گرما که داراي هسته اي تو خالي براي گردش هوا يا مايعات جهت خنک کردن مدارهاي الکترونيکي و به ويژه مدارهاي چاپي است . نوعاً از صفحات الومينويمي تخت و داراي لوله هاي مسي براي اين منظور استفاده مي شود . براي افزايش قابليت دفع گرما مي توان از ساختارهاي پره ...

collector
کلکتور ، جمع کننده ~ 1. يکي از سه ناحيه ي ترانزيستور پيوندي دو قطبي . معمولا پيوند بيس - کلکتور درباياس معکوس قرار مي گيرد تا حامل هاي اقليت تزريق شده از آميتر به داخل بيس را به طرف کلکتور بکشاند . پايه يا پايانه ي متصل به اين ناحيه نيز کلکتور ناميده مي شود .و متناظر با آند لامپ الکتروني است . و نا ...

collector capacitance
ظرفيت کلکتور ~ ظرفيت لايه تهي مربوط به پيوند کلکتور ترانزيستور .

collector characteristic cuves
منحنيهاي مشخصه کلکتور ~ مجموعه اي از منحنيهاي مشخصه ي ولتاژ کلکتور بر حسب جريان کلکتور ، به ازاي مقدار ثابت جريان بيس ترانزستور .

collector - current runaway
فرار جريان کلکتور ~ افزايش مداوم جريان کلکتور به دليل افزايش دماي پيوند آن در اثر عبور جريان .

collector efficiency
بازدهي کلکتور ~ نسبت توان مفيد خروجي به توان ( دي سي ) ورودي به ترانزيستور که معمولاً بر حسب در صد بيان مي شود .

collector - follower effect
اثر کلکتور - پيرو ~ اثري که در ساخت فليپ فلاپ هاي تک - ترانزيستوري با استفاده از ترانزيستور دو قطبي معمولي به کار مي رود . با نزديک شدن سريع بيس يک ترانزيستور اشباع اميتر مشترک به ناحيه قطع ، ولتاژ کلکتور نيز از آن پيروي مي کند ~ و تا قبل از رسيدن به ولتاژ تغذيه کلکتور در مقدار حد اکثر باقي مي ماند ...

collector junction
پيوند کلکتور ~ پيوندي نيمه رسانا بين الکترودهاي بيس و کلکتور يک ترانزيستور . معمولاً در جهت معکوس باياس مي شود و جريان گذارنده از آن توسط بارهاي اقليت کنترل مي شود .